0.0از 0

اشک های سرخ ماه

روایت زندگی شهید رحمت‌الله خالصی سراوان؛ فرمانده گردان انصارالرسول (ص)

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب اشک‌های سرخ ماه

    کتاب اشک‌های سرخ ماه روایت زندگی پرفرازونشیب و حماسی فرمانده گردان انصار، شهید رحمت‌الله خالصی سراوانی است. این کتاب با نگاهی دقیق و مستند، تلاش کرده است تا تصویری واقعی از زندگی این شهید برجسته ارائه کند. در بخش‌هایی که خلأهای استنادی وجود داشته، نویسنده با بهره‌گیری از ابزارهای هنری و تصویرسازی به تکمیل روایت پرداخته است. با این حال، حدود ۹۵ درصد محتوای این اثر مبتنی بر مصاحبه‌های مستقیم با خانواده و همرزمان شهید تدوین شده است.

    خواندن این اثر خواننده را با شخصیت سهل و ممتنع رحمت‌الله خالصی، آشنا می‌کند که در اوج جوانی و عاشقی، تمام بندهای تعلق را از وجود زمینی‌اش جدا می‌کند و درپی آزادی و سربلندی اعتقاد و سرزمینش جانش را در طبق اخلاص می‌نهد. خالصی جوانی اهل روستای سراوان استان گیلان است. او در نوجوانی به منظور پیدا شدن شغل و کمک مالی به خانواده، به تهران مهاجرت کرد و در دوران انقلاب در تهران فعالیت انقلابی داشت. همچنین او بعد از ازدواج هم زندگی سختی پیش رو داشت. با شروع انقلاب در جبهه‌های کردستان شروع به فعالیت کرد و بعد از جانفشانی‌ها وشجاعت‌های بی‌بدیل در عملیات رمضان به شهادت رسید.

    گزیده کتاب اشک‌های سرخ ماه

    بچه‌ها با خستگی و گرمای هوا تا نزدیک‌های صبح مشغول کندن سنگر بودند. در ظلمات آن شب، رحمت متوجه شد که یکی از رزمندگان سیگار روشن کرده است. با عصبانیت نزدیک آمد و فهمید کار داریوش مطلب‌زاده است. کنارش ایستاد و آهسته بغل گوشش گفت: مطلب‌زاده! نظم رو رعایت کن. الان وقت سیگارکشیدن نیست. ممکنه نور همین سیگار ما رو لو بده. مطلب‌زاده با خجالت سیگار را زیر پایش له کرد. همان لحظه ترسی به جانش افتاد که لذت کشیدن یک سیگار می‌توانست به شهادت دوستانش منتهی شود و تا ابد شرمندۀ دوستانش شود.

    مطلب‌زاده تصمیم گرفت در چنین مواقعی لب به سیگار نزند. در حالی که نیروهای چهار گردان عملیاتی با درگیری‌های سخت به‌سوی دیوارۀ شرقی کانال‌ماهی پیش می‌رفتند، حاج‌همت و اسماعیل قهرمانی از داخل نفربر به هدایت گردان‌ها مشغول بودند ساعت صبح معلوم شد که خاکریز شرقی به غربی احداث نشده است. در همان وقت، دستور عقب‌نشینی رسید. این موضوع باعث نفوذ نیروهای عراقی به خط و قیچی کردن رزمندگان ما شد.