کتاب بچه مرغی داستان کودکانه به قلم سید نجم و ترجمه علیرضا سبحانی نسب یک داستان کودکانه در مورد پسری به نام جمال است که جاسوس مصریها در پادگان صهیونیستها است. هر روز اخبار مهمی را به جبهه مقاومت میرساند. این کتاب توسط نشر جمال منتشر شده است.
خورشید در حال غروب بود. آفتاب صحرا مثل چند ساعت قبل گرما نداشت. مردان قبیله دور آتش کوچکی جمع شده بودند. قهوه مینوشیدند و صحبت میکردند. یکی گفت: جمال تنها کسی است که آبروی اسم قبیله را حفظ کرده است.
دیگری گفت: بله، درست است، چشمان تیزبین جمال همچوم چشمان شاهین است.
آن یکی گفت: پس باید به او بگوییم صَقَر نه جمال.
_ جمال کوچکترین پسر شیخ صَقَر است. صقر یکی از قبیلههای بادیهنشین صحرای سینا در کشور مصر است. پدر جمال نیز رئیس این قبیله است. جمال در سال 1976در این قبیله به دنیا آمده؛ دقیقا ده سال قبل از اینکه اسرائیل به صحرای سینا حمله کرد و بسیاری از مردم مصر را کشت.