کتاب موش ها و آدم ها نوشتهی جان اشتاین بک و ترجمه پرویز داریوش میباشد و انتشارات امیرکبیر نیز آن را به چاپ رسانده است.
داستان کتاب موش ها و آدم ها در سالهای رکود آمریکا اتفاق میافتد و قسمتی از این کتاب براساس خاطرات نویسنده نوشته شده است. موش ها و آدم ها نخستین پیروزی درخشان استاین بک بود. روی آوردن مردم به این کتاب سبب چاپ دوباره کارهای پیشین این نویسنده شد. استاین بک در نامه های خود به دوستانش نوشته است که با این اثر خواسته است آزمایشی کرده باشد که آیا می توان نمایشنامه ای را طــوری نوشت که بــرای خواننده دلچسب باشد و آیا می توان داستانی را طوری نوشت که برای نمایش آن به تهیه نمایشنامه جداگانه نیازی نیفتد.
جرج میلتون و لنی اسمال دو دوست هستند که در آخور اسبها مهتری میکنند و از این طریق زندگی خود را سپری میکنند. این دو دوست ویژگیهای بسیار متفاوتی دارند.
این دو نفر آرزو داشتند که مکانی را بخرند و در پرورش خرگوش بپردازند. لنی دارای زور بازوی زیاد بود ولی کمی کودن. او از نوازش چیزهای نرم خوشش میآمد. در یکی از روزها هنگامی که عروس ارباب از این موضوع مطلع شد و از آنجا که همیشه دنبال این بود که هم صحبت پیدا کند، از او میخواهد تا موهایش را نوازش کند. لنی موهای زن را می کشد و او از این موضوع ناراحت می شود. وقتی شروع به سر و صدا می کند، لنی بیچاره را ناخواسته میکشند. جورج به لنی گفته بود که اگر خرابکاری دیگری انجام دادی، در چمنزارها پنهان شو. وقتی کارگران دیگر متوجه مرگ همسر زن ارباب میشوند تصمیم میگیرند او را پیدا کنند و بکشند. جورج هم برای اینکه لنی دچار دردسر بیشتر نشود و با عذاب کشته نشود با هفت تیر بدون اینکه لنی متوجه شود او را می کشد.
غروب یک روز گرم خُردک بادی را میان برگ ها به جنبش انداخت. سایه از تپه به بالا می رفت و به قله می رسید. در کناره ماسه ای خرگوش ها، همچون سنگ های خاکستری منقوش، نشسته بودند و آنگاه که از جهت شــاه راه صداهای پای آدمی بر روی برگ های برهم فشرده به گــوش رسید، خرگوش ها، بــی صــدا، به پناهگاه ها شتافتند. یک هوبره تناور، به زحمت در هوا برخاست و به رودخانه فرود آمد. یک لحظه این محوطه را سکوت فرا گرفت و سپس در ابتدای کوره راهی که به کنار استخر می رفت، دو مرد پدیدار شدند. این دو نفر، در کــوره راه پشت یکدیگر حرکت می کردند و حتی آن دم نیز که در راه پهن قــدم می گذاشتند، یکی پشت دیگری راه می رفت. هر دوشــان شلوارهای کار و نیم تنه های آبی رنگ با تکمه های برنجی در برداشتند. هر دو کلاه های بی شکل و سیاه به سر داشتند و بسته ای به پشت گرفته بودند. مردی که پیشاپیش می رفت کوچک و چابک، و سیه چرده و تیزچشم و قوی صورت بود. همه ی اعضای او شایان تعریف بود. دست های قوی و کوچک، بازوانی کشیده و نرم و بینی استخوانی و لاغر داشت و به دنبال او برخلاف او، مردی عظیم، با صورتی بی شکل، با چشمانی درشت و بی رنگ و شانه های عریش . گشوده، راه می آمد؛ همچنان که یک خرس به هنگام حرکت، پنجه های خود را روی زمین می کشد، پای خود را اندکی روی زمین می کشید. دست های او هنگام حرکت تاب نمی خورد و بی حرکت آویخته بود.
نسخه الکترونیکی کتاب موش ها و آدم ها در فراکتاب موجود می باشد. شما می توانید با دانلود نسخه الکترونیکی این کتاب از طریق نرم افزار فراکتاب، از مطالعه آن در کتابخوان فراکتاب لذت ببرید.
مشخصات کتاب موش ها و آدم ها در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | امیر کبیر |
نویسنده: | جان اشتاین بک |
مترجم: | پرویز داریوش |
تعداد صفحه: | 114 |
موضوع: | داستان خارجی، رمان خارجی |
قالب: | الکترونیک |