0.0از 0

داشتن و نداشتن

رایگان
خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    کتاب داشتن و نداشتن نوشته ارنست همینگوی، با ترجمه پرویز داریوش به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات امیرکبیر نیز منتشرشده است. 

    معرفی کتاب داشتن و نداشتن 

    کتاب داشتن و نداشتن، داستانی غم‌انگیز و انسانی از تقابل ثروت و فقر، اخلاق و نیاز و تسلیم و بقاست که از زبان ناخدای قایق ماهیگیری‌ای به نام هری مورگان روایت می‌شود.

    خلاصه کتاب داشتن و نداشتن

    هری مورگان، مردی از فلوریدا، تلاش می‌کند با اجاره‌دادن قایق خود برای ماهیگیری، هزینه‌های زندگی را تأمین کند، اما در جریان یکی از سفرهایش، مشتری ثروتمندش، جانسون، او را فریب می‌دهد و نه‌تنها هزینه کرایه را پرداخت نمی‌کند، بلکه وسایل ماهیگیری او را نیز نابود می‌کند. این خیانت هری را در شرایطی دشوار قرار می‌دهد و او مجبور می‌شود وارد دنیای تیره و پرمخاطره قاچاق شود.
    در ادامه، هری تصمیم می‌گیرد مهاجران چینی را به طور غیرقانونی از کوبا به فلوریدا انتقال دهد و پس از آن، به جابه‌جایی بارهای مختلفی از جمله مشروبات الکلی و حتی انقلابی‌های کوبایی بین دو کشور می‌پردازد. با پیشرفت داستان، همینگوی از طریق زندگی هری، تصویری واقعی و ملموس از بحران اقتصادی و اخلاقی که مردم طبقه متوسط و کارگر را در دوران رکود بزرگ آمریکا گرفتار کرده بود، ارائه می‌دهد.

    برشی از متن کتاب داشتن و نداشتن

    هر سه به طرف در راه افتادند و من آن ها را تماشا می‌کردم. آدم‌های خوش قیافه‌ای بودند. لباس‌های خوبی هم پوشیده بودند، هیچ یک کلاه نداشتند و مثل این بود که خیلی پولدار بودند. در هر صورت خیلی از پول صحبت می‌کردند و انگلیسی که حرف می‌زدند انگلیسی کوبایی‌هایی بود که پولدار هستند. 
    دو نفرشان مثل برادر بودند و سومی، پانچو، قدری بلندتر بود اما قیافه همان‌ها را داشت. مثل آنها ترکه و خوش لباس بود و موهای براقی داشت. به نظر من آنطور که می‌نمود بدجنس نبود. فکر کردم اعصابش خیلی تحریک شده. 
    همین که از در خارج شدن و به طرف راست پیچیدند، اتومبیل سرپوشیده‌ای را دیدم که از آن طرف میدان به سمت آن ها آمد. اولین چیزی که فهمیدم یک شیشه پنجره رفت و گلوله ردیف بطری‌ها را که روی رف دیوار سمت راست بود خرد کرد. من صدای تیرها را می‌شنیدم وتلپ تلپ تلپ، بطری ها در سراسر دیوار خرد می‌شد. 
    من به پشت بار که طرف چپم بود جستم. آنجا می‌توانستم از لبه بار نگاه کنم. اتومبیل ایستاده بود و دو نفر کنار آن دراز کشیده بودند. یکی از آن ها یک تفنگ مسلسل دستی و دیگر یک تفنگ خودکار داشت. آن که تفنگ مسلسل داشت سیاه پوست بود. آن دیگری لباس سرتاسری راننده‌ها را در برداشت. 
    یکی از بچه‌ها روی پیاده رو، درست بیرون پنجره بزرگ که خرد شده بود، به روی شکم پهن شده بود. آن دو نفر دیگر پشت یکی از واگن‌های حامل آبجو که مقابل بار کونارد نزدیک کافه متوقف بود، قرار گرفته بودند. یکی از اسب‌های واگن آبجو با افسار و طوق افتاده بود و لگد می‌زد، آن اسب دیگر سرش را بیرون می‌کشید.

    خرید کتاب داشتن و نداشتن

    نسخه چاپی کتاب داشتن و نداشتن در فراکتاب موجود می باشد. شما می توانید با سفارش این کتاب از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب، از مطالعه آن لذت ببرید.

    دانلود کتاب داشتن و نداشتن

    نسخه الکترونیکی کتاب داشتن و نداشتن در فراکتاب موجود می باشد. شما می توانید با دانلود نسخه الکترونیکی این کتاب از طریق نرم افزار فراکتاب، از مطالعه آن در کتابخوان فراکتاب لذت ببرید.

    دانلود کتاب داشتن و نداشتن

    مشخصات کتاب داشتن و نداشتن در جدول زیر آورده شده است:

    مشخصات
    ناشر: امیر کبیر
    نویسنده: ارنست همینگوی
    مترجم: پرویز داریوش
    تعداد صفحه: 222
    موضوع: داستان خارجی، رمان خارجی
    قالب: چاپی و الکترونیک