کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام نوشته عبدالحسین زرینکوب از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. این کتاب تلفیقی از تاریخ ترکیبی و تاریخ تحلیلی ایران در دوره اسلامی است. نویسنده در این کتاب حوادث و اوضاع تاریخیِ ایران را در دو قرن اول اسلام (از حمله اعراب تا ظهور دولت طاهریان) نگاشته است.
پس از مقدمه، درباب ماخذ و نقد آنها، فرجام روزگار ساسانیان، اسلام در مهد، عرب در ایران، موالی و نهضتها، دنیای هزارویکشب و رستاخیز ایران آمده است. یادداشتها، گزیده مراجع و فهرست عام نیز پایانبخش این کتاب را شامل میشود.
زرینکوب در مقدمه کتاب میگوید: «کسی که تاریخ را چنانکه هست مینگرد به کمک آن میتواند فاصله زمان را درهم بنوردد، و زندگی کنونی خویش را در زندگی انسانهای گذشته و در دنباله آن مشاهده کند. لیکن این فایده وقتی حاصل تواند شد که تاریخ تنها سرگذشت فرمانروایان و نامآوران نباشد، سرگذشت همه مردم و داستان زندگی تمام طبقات باشد.
ازین روست که در روزگار ما آنچه برای عامه مردم سودمند و دلکش تواند بود، تاریخ ترکیبی است نه تاریخ تحلیلی. تاریخ، مجموعه زندگی یک دوره یا یک قوم است، نه سرگذشت یک سلسله یا یک بنیاد خاص. اما مورخ امروز یک قصهگوی ساده حتی یک خبرنگار دقیق حقیقتجوی نیست که از او بخواهند سرگذشت رفتگان را فرو خوانده و شنونده را بر شقاوتها و حماقتهای گذشته واقف سازد. درباره ایران بعد از اسلام -چنانکه ایران پیش از اسلام نیز- با معلومات کنونی تالیف تاریخ ترکیبی کاریست بدون شک دشوار، گستاخانه و ادعاآمیز. نه فقط بدان سبب که وقایع و مواد پراکنده این کار را دشوار میسازد، بلکه هم از آن رو که منابع تاریخ این دوره هنوز نکات تاریک و نقطههای مجهول و ناشناخته بسیار دارد. در حقیقت تاریخ ایران درین دوره آگنده است از حوادث شگرف و از انقلابها و تحولها. درین دوره نهضتهای بسیار پدید میآید، مذهبها و بنیادهای تازه پای میگیرد.»
کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام تلفیقی است از تاریخ ترکیبی و تاریخ تحلیلی ایران در دوره اسلامی، هم چشمانداز سراسر حیات گذشته این ادوارست، هم تحقیق در جزئیات احوال نامآوران و بنیادهای مهم آن. حقیقت آن است که در وضع کنونی معلومات تاریخی، نه تاریخ تحلیلی صرف لطفی دارد نه تاریخ ترکیبی محض امکانی. کثرت جزئیات، اولی را ملالانگیز میکند و وفور مجهولات دومی را غیرممکن. اما تلفیق بین هر دو شیوه-تاحدی که در وضع کنونی معلومات ممکن است-بیشک هنوز مطمئنترین شیوه است و همین شیوه است که زرینکوب در تالیف این کتاب پیش گرفته است.
خلافت علی در حقیقت از همان اول با نارضایی عدهای از مهاجرین مواجه شد که غالباً اگر هم آشکارا با او به معارضه برنخاستند، از همکاری با او خودداری کردند و از فتنههایی که با خلافت او آغاز شد، کنار کشیدند. حتی بعضی از انصار هم نارضایی خود را پنهان نکردند. طلحه و زبیر که از مخالفان عثمان بودند، نیز خلافت او را موافق میل خویش ندیدند و به کمک عایشه جنگ جمل را در حدود بصره به دشمنی وی برپا کردند.
اینها که هر یک به سببی از حکومت علی ناراضی بودند، او را متهم کردند که در قتل عثمان دست داشته است. آخر در نزدیک بصره بین علی و طرفداران عایشه جنگ روی داد، یاران عایشه شکست خوردند و بسیاری از وجوه اعراب بصره و از کسانی که به تحریک عایشه به خونخواهی عثمان برخاسته بودند، کشته شدند. طلحه در جنگ به قتل رسید و زبیر هم که پیش از خاتمه جنگ از معرکه بیرون رفته بود، در خارج از میدان جنگ کشته شد.