کتاب گرگ نما در برابر اژدها در ژانر ترسناک نوشته ماتیو مورگان، دیوید سیندن با ترجمه ریحانه جعفری میباشد و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانده است.
داستان درباره انجمنی موسوم به «انجمن حمایت از غولها» است که توسط پروفسور فاراوی تأسیس شده و کار آن محافظت و مراقبت از غولها، موجودات عجیب و کمیاب و حتی ارواح است. «اولف»، قهرمان داستان، یک گرگنماست که با کامل شدن ماه از یک پسر بچه به گرگی قدرتمند تغییر شکل میدهد.
او به همراه خانم دکتر فیلدینگ، دامپزشک انجمن، تیانا، پری کوچولو و اورسون، غول انجمن باید در برابر مرد بدجنسی به نام «بارون ماراکای» بایستند و جلوی تجارت هولناک او را بگیرد. بارون ماراکای قصد دارد با کشتن غولها و فروختن آن ها ثروتمند شود.
یولف به صفحۀ رادار نگاه کرد. خط سبزی مثل عقربۀ ثانیه شمار ساعت، به سرعت روی صفحه ظاهر شد. با آمدن نقاط سبز، رادار دوباره به صدا درآمد. یولف گفت: « چند تا اژدهان! دارن می آن! » یولف و دکتر فیلدینگ در رصدخانه بودند. رصدخانه در بلندترین پش تبام فاراوای هال بود. دکتر کنار نقشۀ بزرگِ روی دیوار ایستاد.
همان طور که داشت مهاجرت دو اژدها از سرزمینشان را که آن طرف دنیا بود پیگیری می کرد، گفت: « اونا تا نوک آتشفشان های عظیم میرن! » و به خط قرمز نقشه اشاره کرد که مسیر مهاجرت اژدهاها را نشان میداد... .