کتاب مشکی بر دوشی داستان کودکانه به قلم آذر رضایی توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شد. مشکی بر دوشی یک داستان مذهبی در مورد پیامبر اسلام است.
زنی کنار چاه آبی نشسته بود و میخواست با سطل از توی چاه آب بکشد.
مَشک بزرگی کنارش بود. مشکی که هر روز آن را به چاه میآورد و کمی توی آن آب میریخت و به چادر خودش میبرد.
زن، چادرنشین بود و در بیابانهای اطراف مدینه زندگی میکرد. شوهری داشت که بیمار شده بود. از وقتی که شوهرش بیمار شده بود، زن به سختی نیازهای زندگیشان را فراهم میکرد؛ خیلی خسته میشد. بیرون کشیدن آب از چاه یکی از مشکلترین کارهایش شده بود. نمیتوانست مشک پر آب را به چادرشان ببرد. فاصلهی چاه آب و چادر زیاد بود.