کتاب مرغ قوقولی قو یک داستان کودکانه به قلم محمدرضا یوسفی توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شد.
مرغ قوقولی قو داستان پیربابا پیرمرد مهربانی است که حیوانات را با هم اشتباه میگیرد.
پیربابا یک مرغ داشت، اما مرغ قوقولی قو نمیکرد و صبح زود پیربابا را بیدار نمیکرد.
پیربابا یک تشت کنار دیوار گذاشت و به کلاغ بالای درخت گفت:«آی جیک جیکی! صبح که شد، خوب جیک جیک کن و این تشت را روی زمین بینداز تا با صدای آن مرغ بیدار شود و قوقولی قو کند.»