کتاب گردالی خیلی بد داستان کودکانه به قلم هاجر زمانی توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شد.
گردالی خیلی بد داستان یک مورچه است که یک دانه قرص پیدا میکند و فکر میکند که یک چیز خوراکی است.
موری لای برگهای کف زمین، داشت دنبال غذا میگشت. چشمش به یک چیز گردالی زرد افتاد. برداشت و هِن و هِن و هِن بردش توی لانه. گردالی سنگین بود، موری خسته شد، گرسنه هم بود.
یک گاز از گردالی کند و خورد. بعد هم هُلش داد تا برود توی انبار. مورچه تُپلی، گردالی را دید. آمد جلو، بویش کرد. گفت:«باید خوشمزه باشد!» او هم یک گاز زد و هُلش داد، قِلش داد تا برود.