0.0از 0

پیله قلقلک کنار مادربزرگ بود

داستان های هزار تومنی

رایگان
خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب پیله قلقلک کنار مادربزرگ بود

    پیله قلقلک کنار مادربزرگ بود داستان کودکانه به قلم مژگان بابامرندی و منتشر شده توسط انتشارات امیر کبیر.

    پیله قلقلک کنار مادربزرگ بود داستان یک دختر کوچولو است که یک کرم سبز کوچک از توی سبزی‌های مادربزرگ پیدا می‌کند و می‌خواهد دوستش بشود.

    گزیده کتاب پیله قلقلک کنار مادربزرگ بود

    مادربزرگ گفت:« چه‌قدر این سبزی‌ها گِل دارند. این طفلک اینجا تلف می‌شود.»

    به دستش نگاه کردم. یک کرم سبز و بزرگ توی دستش بود. خیلی هم قشنگ بود و هی پیچ و تاب می‌خورد. انگار هی کمرش را خم می‌کرد و می‌گفت:«سلام . سلام...»

    رفتم جلو. مادربزرگ دستم را گرفت و کرم را گذاشت کف دستم. قلقلکم آمد.

    خندیدم و گفتم:«حالا چی صدایش کنیم؟»

    مادربزرگ گفت:« دوست توست. خودت برایش یک اسمی انتخاب کن.»