کتاب آرزوی زازا با نویسندگی و تصویرگری کلر ژوبرت در انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
زازا، زرافۀ کوچکای است که آرزو دارد گردنش بسیار درازتر شود، بهاندازهای که بتواند ابرها را با زبانش بچیند و آنها را در دهانش ذوب کند. زازا در این مسیر تلاش میکند، اما موفق نمیشود. روزی یک لاکپشت پیر به زازا میگوید که شنیده است در آن سوی صحرا درخت بزرگی وجود دارد که اگر کسی یک شب تمام زیر آن بیدار بماند، آرزویش برآورده میشود...
زازا با نگرانی گردنش را به طرف آسمان کشید. دید که یک ذره هم درازتر نشده. نفس راحتی کشید و از لاکپشت پیر پرسید: «میشود آرزویم را زود عوض کنم، یک آرزوی دیگر بکنم؟»