انجمن خیریه حجتیه مهدویه، از جریانهای فکری، سیاسی و از خرده فرهنگهای روزگار ماست که در پهنای نیمقرن گذشته از تاریخ این مرز و بوم، همواره در هالهای از ابهام فرومانده است. برخی با نگاه غرضآلود، از انجمن حربهای برای راندن رقیبان و پوشاندن فعالیتهای خود ساختهاند. برخی دیگر با نگاهی به غایت خوشبینانه، انجمن را متدین ناب و طرفدار انقلاب دانسته و از کژرفتاریهای آن چشم پوشیدهاند. این پژوهش سعی دارد با نگاهی واقعگرایانه و منصفانه به واکاوی اندیشه ها و نقد عملکرد انجمن حجتیه بپردازد.
کتاب نقد و بررسی انجمن حجتیه درصدد است تحلیلی جامع، منصفانه و متقن درباره مبانی و گونه عملکرد انجمن حجتیه برای نسل دانشجو ارائه دهد؛ نسلی که به واسطه فاصله تاریخی خود، تصویری مبهم و برخاسته از گزارشهای صادق و کاذب از این تشکل داشته، و در معرض انواع برداشتهای افراطی و تفریطی از ریشههای فکری و مواضع تاریخی این انجمن است.
زمان عضویتم در انجمن حجتیه دارد؛ البته من از جزوات و نوارهایی که در جلسات، در اختیار اعضا قرار میگرفت و انتشار عمومی نمییافت نیز برای نوشتن آن مقالات استفاده کردم. توسط یکی از دبیران در دوران دانشآموزی به این انجمن وارد شدم و انصافا خودم را مدیون آموزشهای بسیار مفید و قوی مدرسان این انجمن بهویژه در مباحث اصول عقاید میدانم. در بحبوحهی انقلاب در حالی که هیئت مدیره انجمن حجتیه محافظهکار بود و روی خوش به انقلاب نشان نمیداد، بخشی از نیروهای انجمن از جمله خود من تحت تاثیر موج انقلاب، به دفاع از انقلاب پرداختیم.
با تشدید اختلافات میان رأس و کف این انجمن، بخشی از نیروهای بدنه انجمن حجتیه ریزش یافت. من هم که به انقلاب و امام علاقهمند بودم، موضع تند انجمن در قبال استاد مطهری را نیز_ که وی را به عنوان یک فقیه در سطح آیتالله خویی قبول نداشتند_ برنتافتم و از انجمن حجتیه خارج شدم.