کتاب موج بر اساس یک قصه بومی ژاپنی، کتابی از مارگارت هوجز اولین بار در سال ۱۳۶۳ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شد. این کتاب با ترجمه فریدون فریاد در نشر امیرکبیر به چاپ رسیده است.
روزگاری پیش در کشور ژاپن، دهکدهای بود در ساحل دریا که تادا به همراه پدربزرگش او جیسان بر فراز کوهی در حاشیه دهکده زندگی میکردند. یک روز که او جیسان ساحل دریا را نگاه میکرد، چشمان پیر و تیزبین او متوجه شد که رنگ آب سیاه شده و از کنار دهکده عقب میکشد...
در این هنگام او جیسان دستش را بالا برد و دریا را نشان داد و گفت: «نگاه کنید!»همه به سمتی که پیرمرد نشان میداد، نگاه کردند و در تاریک روشن غروب که تا مشرق آسمان گسترده بود ،خط تیره درازی را دیدند که در لبه نارنجی افق مانند ساحل دریا به نظر میرسید، اما به یقین، ساحل دریا نبود. خط، هر لحظه پهنتر و تاریکتر میشد و به سمت آنها روی میآورد.
این تاریکی طویل و سایهوار دریای در حال بازگشت بود که همچون تخته سنگ عظیم و بلندی قد برافراشته بود و سریعتر از بادبادکی پران به سوی آنها میآمد.