کتاب نه، تو نیا! قصه دوم از مجموعه «قصههای موش کوچولو» نوشته لاله جعفری است و در انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
یک روز زمستانی مامان موشی و موش کوچولو بیرون از خانه مشغول پیدا کردن غذا بودند که هوا برفی شد و مامان موشی مجبور شد موش کوچولو را داخل سوراخی در تنه درخت بگذارد و خودش به دنبال غذا برود. همینطور که موش کوچولو در سوراخ نشسته بود، صدای هو هویی شنید، موشی کمی ترسید، کلاغ از بالای درخت صدای موشی را شنید و پر زد و رفت پیش موش کوچولو و … به نظر شما کلاغ کمکی به موش کوچولو میکنه؟
موشی خیلی ترسید. از جا پرید و داد زد: «چی کارم داری؟ برو خانهات، برو خانهات باد!» بعد گوشش را گرفت تا صدای هو هو را نشنود و جیغ زد: «من میترسم، من میترسم! کمک کمک!»