ماجراهای قورباغه و وزغ1داستانهای کوتاه کودکانه به قلم آرنولد لوبل و با ترجمه پگاه جانباز توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شده است.
ماجراهای قورباغه و وزغ1 در مورد یک قورباغه کوچک سبز است که با یک وزغ دوست است. این دو لحظاتی را با هم تجر به میکنند که هرکدام یک داستان کوتاه در این کتاب است. در جلد اول این مجموعه که دکمهی گمشده نام دارد 5 داستان از این دو دوست آورده شده است.
قورباغه از جاده دوید و دوید تا رسید به خانهی وزغ.
در زد. کسی جواب نداد.
قورباغه فریاد زد:«وزغ! وزغ! از خواب بلند شو! بهار شده.»
صدای یک نفر از توی خانه آمد که گفت:«هووم!»
قورباغه داد زد:«وزغ! وزغ! خورشید درآومده. برفها دارن آب میشن.»
صدا دوباره گفت:« من خونه نیستم.»
قورباغه داخل خانه رفت.
همهجا تاریک بود. همهی پنجرهها بسته بودند.
قورباغه گفت:« وزغ جان کجایی؟»
صدایی از گوشهی اتاق گفت:« برو بیرون»
وزغ توی رختخواب بود.