کتاب ذرت ها می رسند نوشتهٔ دوروتی رودز و ترجمه نوشین ابراهیمی میباشد و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانده است.
این کتاب داستانی جذاب و تأثیرگذار دارد که به بررسی روابط انسانی و چالشهای اجتماعی میپردازدو با نگاهی عمیق به زندگی شخصیتها و محیطی که در آن قرار دارند، به موضوعاتی چون عشق، از دست دادن، و تلاش برای بقا میپردازد.
کتاب ذرت ها می رسند به کودکان گروه سنی «د» پیشنهاد میشود.
سرخپوستان قوم مایا، حکایتی عامیانه ، درباره چگونگی خلق انسان از ذرت دارند . آن ها اعتقاد دارند : آفریدگار، در آغاز ، آسمان و زمین را آفرید . سپس بیشه زار و حیوانات و هر آن چه را که رشد می کند، خلق کرد؛ تا زمین را پر کنند؛ اما اثری از انسان نبود. چیزی کم است.
سبزی ها و میوه هایی که کسی آن ها را » : خدا گفت نمی خورد، چه فایده ای دارند؟ ایزدانی که کسی آن ها را نمی پرستد، «. به چه کار می آیند؟ باید انسان خلق شود آفریدگار تکه ای گل برداشت و با دقت ، از آن انسانی آفرید. انسانی درست به شکل انسان های امروزی ؛ اما بدون دوام و پایداری . آن انسان با بارش باران حل شد و از بین رفت.