کتاب درس نقاشی داستان کودکانه به قلم ژنوی یواوریه و ترجمه سارا اشتری توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شده است.
درس نقاشی داستان دو برادر مهربان است که برای گردش به اطراف شهرشان میروند در آنجا به صورت اتفاقی یک نقاش را میبینند. و تابلوی زیبایش را خراب میکنند.
در یکی از روزهای گرم تابستان دو بردار به نامهای«آگاریک» و «دانتولین» برای یک گردش طولانی به طرف برکهای در اطراف شهر«پرل» رفتند. آنها در آنجا گیاهان عجیبی پیدا کردند که واقعا کمیاب بود. اگاریک جعبه آبرنگش را برداشت. او میخواست این گیاهان وحشی را نقاشی کند.
دانتولین سیبها، هویجها، بیسکویتها و عروسک دوستداشتنیاش را در ساکش گذاشته و با خود آورده بود. دو برادر مهربان سر راهشان گیاهان را چیدند، پرواز مرغهای دریایی را دیدند و هزاران اتفاق جالب برایشان افتاد؛ کم کم آذوقهی آنها داشت تمام میشد.
آگاریک شروع کرد به نقاشی کشیدن. بعد از مدتی دانتولین که حوصلهاش سر رفته بود، گفت:«عروسکم خسته شده میخواهم با عروسکم به اطراف برکه بروم.»
برادرش با مهربانی گفت:«نه به آب نزدیک نشو، خطرناک است. همان اطراف بازی کن. من هم بعد از چند دقیقه میآیم و با هم کنار تخته سنگ مینشینیم.»