کتاب جادوی شوبست بزرگ نوشته سیمین پناهی فرد و تصویرگری آرزو قلی زاده می باشد.این کتاب را انتشارات امیر کبیر منتشر کرده است.این رمان برای کودکان نوشته شده است.
روزگاری در یک جنگل قشنگ و سرسبز، خرگوش سفید و کوچکی زندگی می کرد که اسمش دم پنبه ای بود. دم پنبه ای با الاغی که در مزرعۀ آنطرف جنگل زندگی می کرد، دوست بود. صاحب مزرعه هر روز بار زیادی پشت او می گذاشت تا آن ها را به روستاهای اطراف ببرد و بفروشد. اگر هم کمی آهسته می رفت، شلاقش می زد. برای همین همیشه پشت و پهلویش از جای شلاق ها خط خطی بود. هر روز وقتی نزدیک لانۀ دم پنبه ای می رسیدند، صاحبش او را به درختی می بست و کمی استراحت می کرد. الاغه و دم پنبه ای هم در این فاصله با هم در ݢݢددل می کردند. یکی از روزها الاغه دید دم پنبه ای گوش های کز کرده و مثل همیشه جست وخیز نمی کند. به او گفت: «دم پنبه ای چرا امروز گرفته و ساکتی؟ اتفاقی افتاده؟ » دم پنبه ای دماغش را تکان داد و گفت: «چند روزی است مار سیاه بزرگی به این اطراف آمده و کمین کرده مرا بگیرد. دو بار از دستش فرار کرد ه ام، اما می ترسم ایندفعه شکارم کند. » الاغه گفت: «وای ...چه بد...! » بعد آهی کشید و ادامه داد: «منم هر روز، هم این همه بار را جابه جا می کنم، هم شلاق می خورم.