نشر امیر کبیر داستانهایی از زندگی پیامبران در قالب زبان و ادبیات کودکانه جهت آشنایی کودکان با پیامبران آسمانی تحت عنوان داستانهای پیامبران تهیه و تدوین نموده است. این داستانها به صورت مجموعه چند حکایت کوتاه بیان شدهاند.
حضرت یونس(ع) به قلم محسن هجری چند داستان کودکانه درباره حضرت یونس(ع) را روایت میکند. این داستان حکایتنفرین و عذاب قوم حضرت یونس است و توبه آنها و برداشته شدن عذاب از شهرشان.
میدان اصلی شهر شلوغ شده بود و جمعیتی در آن گرد آمده بود که تا آن زمان سابقه نداشت. اگر غریبهای وارد شهر میشد و آن همه همهمه را میدید فکر میکرد از آن دست بازارهایی است که در شهرهای کوچک و بزرگ در روزهای مختلف هفته تشکیل میشوند و مردم در آن به داد و ستد میپردازند.
اما این طور نبود، آن شلوغی و همهمه نشان از یک بازار نداشت، چون وقتی نزدیکتر میشدی کسانی را میدیدی که با همدیگر حرف میزدند، اما حرفی از خرید و فروش و سود و زیان نبود.
برای من که یک فروشنده دورهگرد بودم آن صحنه خیلی عجیب بود، بعضیها در گوش هم پچپچ میکردند و بعضیها هم بلندبلند جر و بحث میکردند.