0.0از 0

تنفس در هوای تازه

رایگان
خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب تنفس در هوای تازه 

    کتاب تنفس در هوای تازه نوشته جورج اورول و مترجمی زهره روشنفکر می باشد و انتشارات مجید (به سخن) آن را منتشر کرده است. این اثر رمانی نوشته‌ی جورج اورول است که اولین بار در سال 1939 در حین  جنگ جهانی دوم چاپ شد. این رمان حال و هوای انگلستان پیش و پس از جنگ را با هم مقایسه می‌کند.

    احساسات، عواطف دوستی جوانمردی، رأفت و هر صفت والای انسانی ای که در وجود آدمی نهادینه بود با ظهور تجدد و فرهنگ مصرفی از بین رفته و دیگر نشانی در ذات آدمیان از این ویژگی ها یافت نمی‌شود. در این رمان، جورج اورول بیانیه‌ای علیه جنگ که آن را در نتیجه‌ی زندگی پیشرفته و مدرن این روزگار می‌داند، صادر می‌کند و انسان وازده‌ی امروزی را دعوت به بازگشت به همان آرامش نوستالوژیکی می‌کند که پیش از پیشرفت دنیا و زندگی مدرنیته وجود داشته و انسانی را که توانسته تمامی احساسات و ارزشهای انسانی‌اش را حفظ کند، می‌ستاید. همه جورج اورول را به عنوان یک منتقد سیاسی و اجتماعی می‌شناسند که اوج داستان های انتقادی‌اش همان «قلعه حیوانات» است؛ اما او در این زمان بر علیه پیشرفت و تکنولوژی و مرگ ارزش‌های انسانی قلم می‌زند و برای از بین رفتن تمامی خصایل انسانی قدیمی اظهار تأسف می‌کند.

    گزیده کتاب تنفس در هوای تازه 

    درواقع این ایده روزی به ذهنم خطور کرد که می‌خواستم بروم دندان‌‌های مصنوعی‌‌ام را بگیرم. خوب آن روز صبح را به‌ خاطر دارم. حدود یک‌ربع مانده به هشت از تختخوابم بیرون آمدم و به حمام پریدم. آن روز یکی از صبح‌های بسیار سرد ژانویه بود و هوا ابری و به‌ رنگ زرد مایل به طوسی بود. در بیرون پنجره‌ی مربع حمام و در پایین، من قادر بودم باغچه‌ی چمن کاری چهارو نیم در نُه متری را که دیواری از شمشاد دور آن کشیده و در وسطش راهِ رفت و آمدی داشت، ببینم. ما به آن‌ جا باغ پشتی می‌‌گفتیم.

    در تمام خانه‌های جاده‌‌ی السمر چنین باغ چمنکاری‌ای با دیوار شمشاد وجود دارد؛ فقط در خانه‌ ای که بچه در آن نیست، راه بین چمن آن، همچنان سبز است. تلاش می‌کردم صورتم را با یک تیغ کُند بتراشم و شیر آب هم باز بود. صورتم داشت از توی آینه به من نگاه می‌کرد و پایین آن، توی یک قفسه‌ ی کوچک روی روشویی دندان‌ های آن صورت در یک لیوان آب غوطه‌ور بود.

    دندان‌ پزشکم، آقای وارنر آن‌ها را به‌ صورت موقت تا وقتی دندان‌های مصنوعی‌ام آماده شوند به من داده بود والاّ من چنین صورت وارفته‌ای نداشتم. صورتم از همان صورت‌های گل‌انداخته‌ی قرمزی بود که به‌رنگ بورِ موها و چشم‌های آبی کم‌ رنگم می‌آمد. خدا را سپاس که موهایم هنوز نه ریخته و نه سفید شده است و شاید وقتی دندان‌های مصنوعی‌ام را گذاشتم، جوان‌ تر از چهل‌ و پنج سال به‌ نظر بیایم. بعد از آن‌ که به‌ یادم سپردم که یک تیغ ریش‌تراشی بخرم، به درون حمام رفتم و شروع به شستنم کردم.