کتاب کبوتری که حرف می زد اثر مجید ملامحمدی با تصویرگری اسماعیل چشرخ توسط انتشارات به نشر منتشر شده است.
کتاب کبوتری که حرف می زد جلد پنجم از مجموعه قصه های مامان جونی و زیارت می باشد.
چند نفر از خادمان حرم داشتند بالای ساختمان حرم، توی یک اتاقک زیبا، نقّاره می زدند. نقّاره یک جور وسیله مثل شیپور، اما دراز است که داخل آن فوت می کنند و صدای زیبایی از آن بیرون می آید؛ صدایی که این جمله را می شود از آن فهمید: «رضا جان، رضا جان!»
باد خنکی به حرم آمده بود و پرچم ها و ریسه های عید را می لرزاند. ما نزدیک حوض، روی فرش بزرگی نشستیم. نگاهم به یک پیرمرد افتاد که عصازنان و به سختی، به سمت حرم می رفت. کسی نبود به او کمک کند. ویلچر هم نداشت.