کتاب خلبان جنگ شرححالی از نویسنده فرانسوی آنتوان دو سنتاگزوپری است که با ترجمه پرویز شهدی در نشر به سخن به چاپ رسیده است. او این شرح حال را در سال ۱۹۴۲ نوشت و در آن به نقش خود در نیروی هوایی فرانسه بهعنوان خلبان هواپیمای شناسایی در نبرد فرانسه در ۱۹۴۰ میپردازد.
سنتاگزوپری در این کتاب تجربه ماهها پرواز خود را در شرح یک مأموریت هراسآور بر فراز شهر آراس (در فرانسه) خلاصه میکند. او در گروه شناسایی با هواپیمای دوموتوره پوتز ۶۳۰ خدمت میکرد. فرانسه در ابتدای جنگ فقط ۵۰ خلبان شناسایی داشت که ۲۳ نفر از آنها در گروه وی بودند. در مدت چند روز اول یورش آلمان به فرانسه در ماه مه ۱۹۴۰، ۱۷ نفر از یگان، جان خود را از دست دادند. آنتوان دو سنتاگزوپری را بزرگترین خلبان-نویسنده همه دورانها میدانند. اگزوپری این خاطرات را در سال 1942 نوشته و در سال 1998 هم نمایش رادیویی آن اجرا شده است.
بیشک دارم خواب میبینم. دورهی راهنمایی را میگذرانم. پانزده سالم است. دارم با شکیبایی مسئلهی هندسهام را حل میکنم. آرنجم را روی این میز سیاه گذاشتهام و با دقت پرگار، خطکش و زاویهیابم را به کار میبرم. شاگردی ساعی و آرام هستم. رفقا دوروبرم به صدای آهسته حرف میزنند. یکیشان اعدادی را روی تخته سیاه مینویسد. چندتاییشان هم که علاقهی چندانی به درس ندارند، بریجبازی میکنند.
گهگاه بیشتر در عالم رؤیا فرومیروم و از پنجره نگاهی به بیرون میاندازم. شاخهی درختی به ملایمت در پرتو خورشید تکان میخورد. نگاهم مدتی طولانی به پنجره خیره میماند. شاگرد سربههوایی هستم... از تابش آفتاب لذت میبرم، درست مانند لذت بردن از این رایحهی کودکانهی میز تحریر، گچ و تخته سیاه. با شادمانی فراوان به این دوران کودکی آسوده و بیدغدغه پناه میبرم!