کتاب اسلام هراسی همانطور که از اسمش پیداست به موضوع اسلام هراسی و اسلام ستیزی پرداخته است. نوید باکالی در کتابش اسلام هراسی در رسانه ها، فرهنگ و مدارس کشور کانادا را مورد بررسی قرارداده است.
در کتاب اسلام هراسی؛ نژاد پرستی علیه مسلمانان، نقش فمینیسم و هالیوود در نژاد پرستی و اسلام هراسی مطرح شده است.
دولت بوش -علی رغم شهرت بسیار برای حمایت از حقوق زنان در داخل کشور- از لزوم جنگ با افغانستان برای نجات زنان حمایت کرد. همسر رئیس جمهور -لورا بوش- همراه با تعدادی از سیاستمداران زن در حمایت از حقوق زنان از طریق خشونت در جنگ علیه تروریسم، بر ادامه خط مشی حزب جمهوری خواه تاکید کردند.
حتی گروه های فمینیستی همچون «اکثریت فمنیست » -که نماینده بیش از ۲۲۰ سازمان حقوق بشری و حقوق زنان در سراسر جهان و ایالات متحده هستند- از جنگ علیه تروریسم حمایت کردند و موضوع «زنان در معرض خطر » را که نیازمند نجات یافتن از شر «مرد مسلمان خطرناک » و فرهنگ به اصطلاح خشونت بار وی هستند، مجددًا مطرح کردند.
بررسی توبانی ( 2010 ) از گفتمان های فمینیستی سفیدپوستان در ایالات متحده و کانادا در موضوع جنگ علیه تروریسم، نشان داد که «آن ها به احیای فمینیسم «غربی » از طریق تمرکز در جهانی که مبحث جنسیتی غرب را به عنوان شاخصی «جهانی » و دنیای زنان مسلمان را به صورت مرگ، خشونت و بدبختی جلوه میدهد، کمک کردهاند. » (صفحه 129 ) به عبارت دیگر، این گفتمان ها به رابطه برتری جویانۀ غرب و اغیار «مسلمان » آن تداوم بخشید.
به تصویر کشیدن جنگ علیه تروریسم به صورت مسئله حقوق زنان، شرایطی را ایجاد کرد که کشورهایی نظیر ایالات متحده و کانادا از طرف زنان مسلمان علیه ستمگران برایشان سخن می گفتند. با این حال، در این فرآیند صدای زن «جهان سومی » عملاً خاموش شد، از اظهارنظر در مورد مسئلهای که در مورد خود او بود محروم و به ندرت برای مشارکت در آن دعوت شد.
در نهایت، وانمود کردن اینکه ظلم علیه زنان مسلمان یک ویژگی فرهنگی است -همانطور که جنگ علیه تروریسم انجام داده است- دلایل رنج کشیدن زنان در کشورهای مسلمان را به طور نامناسبی بیان میدارد. به همین سان، یک موضوع تکراری که در گفتمان های رسانهای و سیاسی کانادا در مورد خشونت علیه زنان مسلمان به دست مردان مسلمان به وجود آمده، مسئلۀ «خشونت های ناموسی » و «قتل های ناموسی » است.