کتاب ماه سن اثر اردوان کرباسی توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است.
مهران آراد شخصیت اصلی داستان یک معلم است. او روزی به پایانهٔ باربری میرود و میگوید به دلایل شخصی مایل نیست دیگر تدریس کند و میخواهد وارد کار انتقال بار شود.
او میگوید ماشین خریده است و چندین گواهی برای حملونقل گرفته است و آماده شروع کار است. ما چیزی از زندگی مهران نمیدانیم و مرحله به مرحله داستان ماه سن پیش میرود و با او آشنا میشویم و دربارهٔ زندگیاش میخوانیم.
هشت ماه از اولین حمل بار آقا معلم می گذشت و حالا دیگه می شد بهش گفت یک راننده باتجربه. آقا معلم یک زمستان سخت را در جاده های شمال تا جنوب و شرق تا غرب گذرانده بود. حالا دیگه می دونست که گازوئیل در زمستان یخ می زنه و چه سخت میشه زیر برف پمپ گازوئیلی پیدا کرد که فعال باشه. ترس را در تنهایی بیابان حس کرده بود زمانی می رسید که از خستگی و بی خوابی دیگر قدرت باز نگه داشتن چشمانش را نداشت ولی مجبور بود تا اولین پلیس راه رانندگی کند تا مگر در نزدیکی ایستگاه بازرسی بتواند با خیال آسوده چندساعتی بخوابد بدون اینکه در تنهایی و تاریکی جاده های بی انتها در دل بیابان، ترس از سارقین بار مردم را داشته باشد.