کتاب یک جرعه دیدار اثر ترکمن نیا روزبهان توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده است. این اثر روایتی داستانی از خاطرات روحانی شهید مدافع حرم، محمد رضایی می باشد.
در آن زمان در یک جایگاه سوخت کار میکردم. لاستیک و روغن موتور خودروها را عوض میکردم، خودروها را گریسکاری میکردم و آنها را میشستم. ساعتی یک دلار هم دستمزد میگرفتم. چهلوهشت ساعت در هفته کار میکردم، هفتهای شش روز، و ماهی یک بار هم هفتهای هفت روز کار میکردم. بنابراین ماهی سه روز تعطیلی داشتم. و تقریباً هفتهای پنجاه دلار درمیآوردم.
نزدیک خانه مادرم یک رئیس کلانتری زندگی میکرد؛ کلانتر لین. او را نمیشناختم. نمیدانستم چه شکل و قیافهای دارد. اما میدانستم که کلانتر است. از اینرو رفتم و درِ خانهاش را زدم و گفتم: «قربان، شما مرا نمیشناسید اما مادرم در همسایگی شما زندگی میکند. در ایست یورک آتشنشان استخدام میکنند و من نمیدانم آیا شما میتوانید به من کمک کنید یا نه. من برای این کار درخواستنامه دادهام.»