کتاب به سوی دوزخ ای بی گناهان، نمایشنامه ای اثر بختیار علی و ترجمه عباس محمودی است که توسط انتشارات افراز منتشر شده است. نمایشنامهی فلسفی «بهسوی دوزخ... ای بیگناهان» یادآور آن داستان آغازین است:
تبعید آدم و حوا. جهانی که در آن سیستم و قدرت در صدد ایجاد جامعهای هستند که باید همه در آن "احساس گناه"ناکرده بکنند و مجرم و شریک جرم باشند و دستشان به گناهی آلوده. جامعهای که شرط آزاد زیستن در آن، تحملِ بارِ سنگین گناه است.
بُعد تراژیک این نمایشنامه، وجود دوزخی است که در آن، آدمها با وجود محکومیت و شکنجههای هولناک، همچنان در سکوت ابدی خویش، از شرایط موجود سپاسگزارند، و یا آنکه تاب چنان وضعیتی ندارند و رهاییشان را در مرگ میبینند و به آن تن میدهند.
مصطفی - ولی چرا تو همچین گناهی رو انتخاب کردی؟
جمیله - باید گناهی میبود که بازپرس ها باورش می کردن
مصطفی - خب، ولی میتونستی داستان دیگه ای سَرهم کنی.
جمیله - اونا هم احمقان؛ احمق مثل تو.
مصطفی - چرا اینجوری با من حرف میزنی جمیله.
جمیله - هر گناهی رو پیدا میکردم میگفتند؛ تو زنِ خانهداری هستی، این گناه به تو نمیخوره.
مصطفی - کی اینو میگفت؟ یارو خبرنگاره؟
جمیله - به نظر اونا تنها گناهی که مناسب زن باشه؛ اینه که زن .... بجزاین، هر گناهی که میبافتم میگفتند:«زن نمیتواند چنین کاری انجام دهد، این گناهِ مردانه است.»
مصطفی - خدای من ... گناهِ زنانه و مردانه چه صیغهایه؟
جمیله - نه. مردها همۀ گناهها رو به انحصار خودشون درآوردن و تنها چیزی که برای ما مونده؛ فقط اون گناهیه که به انداممون ربط داره.