کتاب آژانس اتومبیل اثر آگوست ویلسون نمایشنامهای از مجموعه دهگانه چرخه ی قرن است که توسط خانم طاهره یادگاری ترجمه شده است.
جیتنی که در دهه 1970 در منطقه هیل پیتسبورگ اتفاق میافتد و رانندگان تاکسی کولی را به تصویر میکشد که به محلههای سیاهپوستان خدمت میکنند، هفتمین چرخه ده بازی پیشبینیشده آگوست ویلسون (یکی برای هر دهه) درباره تجربه سیاهپوستان در آمریکای قرن بیستم است. نسخه کاملا اصلاح شده نمایشنامهای که ویلسون برای اولین بار در سال 1979 نوشت، جیتنی برای اولین بار در بهار 2000 در نیویورک تولید شد و برنده نقدهای مثبت و تحسین حلقه منتقدان درام نیویورک به عنوان بهترین نمایشنامه سال شد.
یانگ بلاد: سیگار آنی وسط خیابان رابرت وایستاده و با همه درگیر میشه.
داب: اوه، آره. الان از دست کی عصبانیه؟
یانگ بلاد: اول از دست خدا عصبانی بود و حالا هربار از دست یکی عصبانیه. اون با شهردار، داک گلدبلام ، آقای اِلی، صاحبخونهاش، لامپ فروش، گاز فروش، تلفن فروش و هرکس دیگهای که به ذهنش برسه درگیره. اونا براش مبل و همه چیز بردند و توی پیاده رو گذاشتند.
ترنبو: میدونستم اینطور میشه. دو ماه پیش همه از اونجا زدن بیرون. اون ساختمون برای دو سال مصادره هست.
یانگ بلاد: اون زن میره وسط خیابون و لباسشو میزنه بالا.
ترنبو: شرط میبندم آویز لباس نداشته، مجبوره لباسشو بزنه بالا که خشک شه.
یانگ بلاد: ترافیک درست کرده بود. یه لحظه یه کامیون حمل شیر نزدیک بود بزنه بهش... ماشینها سعی میکردن راهشون رو باز کنند اما اون نمیگذاشت. اونجا ایستاده بود و لباسشو بالا زده بود.
ترنبو: نمیدونم این کارها رو برای چی میکنه. هیچکس اون اتفاقی که براش افتاد رو نمیخواد. حالا اگه پیرلاین بره اونجا و لباسشو بزنه بالا... اون یه موضوع دیگهس. یه آشفتگی اینجا وجود داره. اونا باید سیگار آنی رو در میویوو بذارن. هم خودش هم مدفوع کبوترش رو.