نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب اثر جین اوستین با ترجمه اکرم شکرزاده توسط انتشارات آپامهر منتشر شده است. غرور و تعصب نمونه‌ای عالی از یک رمان کلاسیک است. در غرور و تعصب به خوبی می‌توان با فرهنگ انگلستان سده‌ی نوزده آشنا شد و از داستانی زیبا و عاشقانه لذت برد. اگر به چنین رمان‌هایی علاقه دارید، از خواندن غرور و تعصب لذت می‌برید.

آقا و خانم بنِت (Bennet) پنج دختر دارند. جِین و الیزابت بزرگ‌تر از سه خواهر دیگر هستند و البته باوقارتر و سنگین‌تر. دو خواهر کوچک‌تر بسیار سبکسر هستند و مایه‌ی خجالت دو خواهر بزرگشان. دختر وسط (مری) تنها دختر نازیبای خانواده است بنابراین به یادگیری ساز زدن و کمالات پرداخته. چندی است که در همسایگی‌شان در قصری به نام «نِدرفیلد» مردی سرشناس و ثروتمند به اسم «چارلز بینگلی» ساکن شده که بسیار بامحبت و خوش‌چهره است. در یک مهمانی عمومی روستا، خانوادهٔ بنِت نیز حضور دارند. آقای دارسی، دوستِ صمیمی چارلز بینگلی هم در آن جشن شرکت کرده‌ است

پس از آن مراسم، همه از خودبزرگ‌بینی و بدخلقی دارسی صحبت می‌کنند؛ مخصوصاً الیزابت از رفتار او بسیار متنفر شده‌است چون دارسی، بدون اینکه بداند الیزابت حرف‌هایش را می‌شنود، به زیبایی او توهین کرد و نپذیرفت با او برقصد.

از سوی دیگر کشیش «کالینز»، برادرزادهٔ آقای بنت و وارث خانوادهٔ آن‌ها، قصد دارد تا با یکی از دخترعموهایش ازدواج کند. او نخست جین را برمی‌گزیند، ولی وقتی می‌فهمد جین احتمالاً با بینگلی نامزد می‌کند به فکر الیزابت می‌افتد. خانم بنت هم با این پیوند موافق است؛ چون دراین صورت ارث خانوادگی آن‌ها به غریبه‌ها نمی‌رسد. با این حال الیزابت درخواست کالینز را رد می‌کند و تهدیدهای مادرش را نیز نادیده می‌گیرد...  ادامه این داستان جذاب را در کتاب غرور و تعصب بخوانید.

درباره نویسنده کتاب غرور و تعصب

جین آستن نویسنده‌ی مشهور انگلیسی در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در همپشر انگلستان متولد شد. شناخت او از زندگی زنان باعث شد آثاری را خلق کند که ادبیات غرب را به شدت تحت تاثیر قرار بدهد. از جین آستن شش رمان باقی مانده است که همگی به زندگی زنان و دغدغه‌های آنان می‌پردازد. هرچند خودش هیچگاه ازدواج نکرد. غرور و تعصب، عقل و احساس، اِما، منسفیلد پارک، ترغیب و نورثنگر ابی از آثار او هستند. او به شدت روی آثارش حساس بود و هرکدام از کتاب‌هایش را پیش از انتشار، بارها بازخوانی و اصلاح می‌کرد. او در میان آثارش غرور و تعصب را از همه بیشتر دوست داشت. جین آستن در ۱۸ ژوئیهٔ ۱۸۱۷ درگذشت.

گزیده کتاب غرور و تعصب

در نزدیکی لنگبورن، خانواده ای زندگی می‌کردند که رابطه ی خیلی خوبی با خانواده ی بنت داشتند. آقای ویلیام لوکاس در گذشته به تجارت در مریتون اشتغال داشت و سرمایه‌ی قابل توجهی به دست آورده بود. موقعی که در شهرداری کار می‌کرد از پادشاه درخواست کرده بود که او را به لقب سر مفتخر کند. شاید بعد از آن به اندازه ای زندگی اش تغییر کرده بود که از تجارت و سکونت در یک شهر کوچک تجاری بیزار و به همین دلیل هر دو را رها کرده و با خانواده اش به خانه ای در یک مایلی مریتون نقل مکان کرد.

به خانه ای که از آن به بعد کلبه‌ی لوکاس نامیده شد. در این خانه می‌توانست با لذت به اهمیت خود بیندیشد و فارغ از قید و بندهای تجارت  تنها خودش را درگیر رفتارهای متمدنانه با تمام مردم دنیا کند. با وجود احساس خرسندی از شأن و مقام اش، هرگز تکبر بر او غلبه نکرد و حتی برعکس با همه‌ی انسانها مهربان بود و به آن ها توجه می‌کرد. ذاتاً انسانی بی‌آزار، صمیمی و با محبت بود. معرفی او به کاخ سلطنتی «سن جیمز » باعث شد مبادی آداب شود.

صفحات کتاب :
592
کنگره :
‏‫‭PZ3‏‫‭/‮الف‬875غ4 1395
دیویی :
‏‫‭823/7
کتابشناسی ملی :
4224836
شابک :
978-600-7146-34-7
سال نشر :
1395

کتاب های مشابه غرور و تعصب