کتاب 12 نکته کلیدی پیرامون شبهات مربوط به خدا اثر مصطفی صادقیان توسط انتشارات میراث ماندگار منتشر شده است. شبهات مربوط به وجود خدا سابقه دیرینهای دارند ولی اخیرا به جهت گسترش رسانههای جمعی ـ شیوع بیشتری پیدا کردند. از آن جایی هم که معمول مردم، دین و ایمانشان را بر اساس تقلید به دست آوردند نه بر اساس تحقیق لذا این شبهات اثرات مخربی رو برروی باورهای آنها به جا گذاشته که البته این یه زنگ خطر به حساب میآید.
البته این شبهات از آن جهت که باورهای تقلیدی مردم را سست میکند و آنها را وادار به تحقیق در مورد اعتقاداتشان میکند یک نعمت محسوب میشود، ولی مشکل کار اینجا است که خیلی از مردم در همین مرحله شنیدن شبهات متوقف میشوند و دیگر درصدد تحقیق و پرسش در مورد جوابها بر نمیآیند. در نگارش این نوشتار به بیان نکاتی پرداخته که تا حدی به صیانت بخشی از باورها و نظر نوجوانها و جوانها در نحوه مواجهه با این شبهات کمک میکند. با این امید که همه ما به دور از تعصب و غرض ورزی و با آزاد اندیشی و صبر و حوصله به تحقیق در مورد وجود خدا و سایر باورهای بنیادین بپردازیم.
برخی اینطور شبهه میکنند که اگه عالم رو خدا خلق کرده پس خودش رو کی خلق کرده؟ اینها دقت نمیکنند که به لحاظ عقلی هر موجودی نیازمند به علت نیست بلکه تنها موجودی نیازمند به علته که مخلوق باشه، بنابراین وقتی بواسطه محال بودن تسلسل، پذیرفتیم که خدا مخلوق چیزی نیست پس نیازمند به علت هم نخواهد بود.
ممکنه کسی بگه که "چرا در مورد عالَم، همین حرف رو نمیزنید، یعنی نمی گید که عالَم، خالق خودشه و جز خودش خالقی نداره؟" که این هم پاسخش روشنه، چون همونطور که قبلا گفتیم در واقع ما چیزی به نام عالم یا دنیا یا طبیعت نداریم، هر چه که هست یه سری ذراتِ از هم گسسته و متباینه که به مجموعه این ذراتِ مباین و متجزی می گیم عالَم یا دنیا یا طبیعت؛ خب این ذرات هم که نمی تونن خودشون رو خلق کرده باشن ـ چون معلول نیازمنده به علته و معنا نداره که یه چیزی خودشو از صحنه نیستی به ساحت هستی در بیاره ـ یا این که خودشون همینطوری گتره ای با هم هماهنگ شده باشن و این عالم باشکوه رو شکل داده باشن ـ چون این هم تخلف از اون قانون نظمیه که در موردش توضیح دادیم ـ .
می مونه یه احتمال و اونم این که کسی بگه:"اصلا اون ذرات بنیادین، ازلی اند یعنی نه کسی اونها رو خلق کرده و نه خودشون خودشونو خلق کرده اند" که پاسخ میدهیم: اولا: چطور ممکنه که این ذرات بی شعور، اینقدر منظم و هماهنگ عمل کنند وثانیا: اساسا چیزی که متجزی، متغیر و زوال پذیره نیازمند به علته و چیزی که نیازمند به علته نمیتونه بدون علتش ازلی باشه.