کتاب گورستان چندملیتی به قلم سعید درآینده، روایتگر زندگی انسانهایی با فرهنگهای مختلف است که در جایی شبیه به یک دادگاه محکوم و سرزنش میشوند و اتفاقات گوناگونی برای هر یک رخ میدهد. در این نمایشنامه چند انسان با فرهنگ های مختلف در جایی شبیه به یک دادگاه مورد بازخواست قرار میگیرند و اتفاقات گوناگونی برای هر یک رقم میخورد ولی در انتها حکم اجرایی در این دادگاه بسیار متفاوت است.
صحنه نمایش این کتاب مثل یک اتاق بازجویی یا شبیه به یک دادگاه کوچک است، فضایی تقریبا تیره که دو میز با دو صندلی که یکی از آن ها کمی مرتبتر است و دو نفر که منتظر ورود متهمین هستند و تعدادی حضار که روبروی آن ها نشستهاند.
قاضی بر روی صندلی نشسته انگار به خواب فرو رفته و مشاور به روی صورتش آب پاشیده و قاضی بیدار می شود.
مشاور عالیجناب حالتون خوبه؟ الان وقت رسیدگی و حکم نهایی قربان چیکار کنیم؟
قاضی حکم آمادس بگید بیان داخل.
مشاور همه داخل شوند.
حضار بسیار سرو صدا می کنند. سپس متهمین با ترس و سردرگم وارد می شوند. جسیکا و و الیزابت از دیدار هم بسیار تجعب کرده و همدیگر را در آغوش می گیرند.
مشاور ساکت باشید بنا بر قوانین ثبت شد در این ایالت طبق جرمی که مرتکب شدید شما به اشد مجازات محکومید. همتون می دونید که جرمی که مرتکب شدید غیرقابل بخششه و ما هیچ راهی به جز مجازات شما نداریم و باشد که درس عبرتی شود برای سایر مردم در جای جای این کره خاکی... و اعدام حکم نهایی دادگاه است.
حضار همهمه می کنند و برخی از متهمین گریه می کنند و بسیار آشفته هستند. مشاور و قاضی در حال مشورت کردن با یکدیگر هستند و گویا به نتیجه جدیدی می رسند.