کتاب زندگی بهتر با هوش سیستمی با معرفی هوش سیستمی به عنوان یکی از هوش های چندگانه ضمن اشاره به فطری بودن این هوش، بر اهمیت و توانایی ارتقا آن درطول زندگی اشاره می کند. نویسندگان با بیان ابعاد مختلف هوش سیستمی و مهارت های مورد نیاز آنها به ما کمک می کنند تا بتوانیم در زندگی روزانه با دنیای پیرامون خود ارتباط بهتری داشته باشیم و با سیستم های اطراف به صورت فعالانه ای تعامل کنیم.
کتاب زندگی بهتر با هوش سیستمی، به بهبود و پیشرفت به مثابه یک توانایی ذاتی بشر می پردازد و هدف آن کمک به خواننده است تا از مهارت های حیرت انگیز هوش سیستمی آگاهی پیدا کند. هوش سیستمی محرک درونی ما برای زندگی هوشمندانه در موقعیت ها و شرایطی است که با آنها روبرو می شویم.
بهترین خصوصیات دیگران را شکوفا کنیم
برافراشتگی دیگران فقط با تعریف و تمجید حاصل نمی شود. می توانیم با انجام سایر اقدامات مربوط به تعامل مثبت، بستری را برای موفقیت دیگران در سیستم ها ایجاد کنیم. غالباً، کارهای بسیار ساده، مانند لطف کردن به یک غریبه یا فرستادن یک فیلم انگیزشی، می تواند تغییر بزرگی در زندگی افراد ایجاد کند. داستان جالبی درباره یک شرکت فروش کفش انگلیسی، بالی، وجود دارد که تمایل داشت، کارکنانش تجربه خرده فروشی مشتریان خود را بهبود دهند. مدیریت ارشد، تصمیم گرفت به جای این که به نیروی کارش دستور دهد که با عموم مردم خوب برخورد کنند سعی کرد الگویی رفتاری برای کارکنانش باشد. آن ها از تمایل طبیعی مردم به واکنش متقابل استفاده کرده و با این امید که به کل سیستم سرایت کند، از کارکنانشان قدردانی کردند.
مدیران این شرکت فروش کفش می دانستند که باید مراقب نیازهای کارکنانشان باشند. با مرخصی دادن به کارکنان برای رفتن به پزشک و یا برنامه منعطف جهت مراقبت از کودکانشان، نیروی کار شاد و قدردانی که مد نظرشان بود را پرورش دادند و بنابراین آن ها نیز با مشتریان به خوبی رفتار می کردند.
علاوه بر این، این شرکت با پاداش هایی که می داد از کارکنانش تشکر می کرد، این پاداش ها فقط برای آن دسته از افرادی که فروش بالایی داشتند نبود بلکه به آن هایی که کارهای مفید دیگری انجام می دادند هم تعلق می گرفت، مانند اضافه کاری به خاطر یک همکار بیمار، بطری های نوشیدنی و یک دسته گل که برای تشکر و قدردانی به کارکنان داده می شد، باعث شد که کارکنان احساس کنند که برای شرکت ارزشمند هستند و این به نوبه خود سبب شد تا برای کارفرمای خود سنگ تمام بگذارند. درنتیجه، کارکنان که حس قدردانی و احترام را از کارفرمایان خود دریافت کرده بودند به طریق مشابهی همین حس را نبست به مشتریان انتقال دادند. مثلاً فرستادن نامه تشکر برای مشتریان بابت خریدشان امری عادی بود.