کتاب چتر شکسته، اثر مصطفی خرامان با تصویرگری سارا خرامان و توسط انتشارات سروش منتشر شده است. کتاب پیش رو داستان جالب یک خانواده ی موش است که زمانی که خانه ی خود را با یک انباری متروک عوض کردند، تصمیم گرفتند، تمام وسیله های کهنه از جمله چتر شکسته را دور بریزند. اما در نهایت با پیشنهاد پسر عمویشان متوجه شدند که حتی وسیله های کهنه هم می تواند برای آن ها کاربرد داشته باشد.
پدر و پسر داشتند بیرون انباری استراحت می کردند که پسرعموی پدر از راه رسید. او چند سالی در شهر زندگی کرده بود و خیلی چیزها می دانست. به چتر دسته شکسته اشاره کرد و گفت: «این به درد می خورد. دسته اش را بکنید توی زمین، آن قسمت سیاهش به طرف بالا باشد. این سطل سبز را از طرف درش توی زمین محکم کنید. اگر یک وقت بهتان حمله شد، آنجا پنهان می شوید. آن قوطی رنگ و آن پیچ گوشتی دسته شکسته هم به درد می خورد.»
پدر که می دانست پسرعمویش خیلی چیز بلد است، همه ی آن دستورها را انجام داد. موش مادر می گفت: «این چتر خیلی زشت است. آن سطل به خانه مان نمی آید.» پسرعمو گفت: «بیایید در قوطی رنگ را باز کنیم ببینیم چه رنگی است.»