کتاب تغییر سرنوشت به قلم نوشین مرادیان، در دل سهمگینترین مشکلات زندگی، عاشقانهای را به تصویر میکشد که شما را مجذوب خود خواهد کرد.
برگهای درخت بید با یک نسیم خنک هم به لرزش و ارتعاش میافتند. بید عاشق، بید مجنون در طوفان خم میشود، آنقدر که صدای نالهاش را میشود شنید. اما هر چقدر طوفانهای زندگی سرد و سهمگین باشند، بید مجنون نمیشکند. گردباد شاید همه چیز را در هم بپیچد اما بلاخره میگذرد و بید عاشق سر پا میماند.
-رویا پاشو، پاشو دیرت شد
-بله بابا؟
- پاشو دیرت شد!
خدای من ساعت 8:30 بود و من هنوز آماده نشده بودم!
آبی به دست و صورتم زدم و به سمت کمد دیواری هجوم بردم. سوئیشرت مشکی و ارغوانی رنگم را برداشتم. همانطور که با نگاه هشت جفت کفش مجلسی و طبی و ورزشیام را از نظر میگذراندم با کشفباف موهای مشکی و بلندم را بستم و کفشهای ساقدار کوهنوردی را برداشتم.