کتاب باغ ایرانی، تصویر فضای سرزنده به قلم سیما هاشمی و سما مدیر روستا، نخست دیدگاههای مختلف در مورد تاثیر فضا بر رفتار انسان را مورد بحث و بررسی میدهد، سپس پیشنهادی کاربردی برای دستیابی به محیطی با کیفیت و سرزنده ارائه میکند.
در قرن 20 بیشتر جمعیت جهان در مناطق شهری ساکن شدند. انسانها خود را به موجوداتی شهرگرا تبدیل کردند و به جای روستاها و شهرهای کوچک، کلان شهرها جایگاه اصلی زندگی بشر شدهاند. با این اوصاف در قرن 21 شهرها به مراکزی مبدل شدند که نه فقط سرنوشت بشریت، بلکه آینده زیست را در کره زمین تعیین خواهند کرد. در چنین وضعیتی قطعا، بدون شهرهایی پایدار، دنیای پایداری هم نخواهیم داشت.
بنابراین ضروری است که اطمینان حاصل کنیم سکونتگاههای امروزی ما از نظر زیست محیطی پایدار، از لحاظ اقتصادی پا برجا و در نهایت از نظر اجتماعی عادلانه و زنده هستند. در سالهای اخیر مسایل اجتماعی شهرها در راس سایر امور شهری قرار گرفته است. انسان قرن 21 علی رغم تمامی پیشرفتهای عصر حاضر، روز به روز تنها و تنهاتر شده و معنای «در اجتماع بودن» را که جزئی از نیازهای ذاتی او به شمار میآید از یاد برده است. رابطه اجتماعی در فضا و زمان اتفاق میافتد. مجاورت میتواند علت شروع رابطه اجتماعی باشد اما شرط کافی آن نیست. ساختار فیزیکی و تقسیمات عملکردی فضا امکان دارد گشاینده و یا محدود کننده فرصتها برای ارتباط باشد در این کتاب توجه به پایداری اجتماعی که یکی از مولفههای توسعه پایدار خواهد بود، کاملاً مشهود است.
توسعه پایدار در کتاب باغ ایرانی، تصویر فضای سرزنده پیشرفتی است که بتواند به ارتقاء کیفیت زندگی انسان بیانجامد و تقویت حس سرزندگی و شادی در فضا را شامل شود، همچنین بتواند سلامت انسان و نظامهای اکولوژیکی یعنی رابطه انسان و محیط را در بلند مدت بهبود بخشد. محیط نیز دارای تعریف است مطلوب بودن یک محیط برای انسان علاوه بر آن که به شرایط مادی بستگی دارد، با شرایط روانی هم که محیط به انسان تحمیل میکند ارتباط مستقیم دارد.
پایداری به لحاظ اجتماعی در فرهنگهای مختلف به دلیل تنوع در رفتار، عقاید و فرهنگها، تعاریف مختلفی میتواند داشته باشد که در این کتاب به بررسی معیارهای کیفی فضا و محیط به منظور یافتن کیفیتهای کلی مطلوب و اثرگذار در پایداری اجتماعی فضاهای عمومی پرداخته میشود، تا برخی فاکتورهای منحصر در طراحی که بر مبنای تئوری پایداری اجتماعی هستند، پیشنهاد شوند.
همزمان با تحولاتی که از نیمه دوم قرن بیستم با مقوله شناخت انسان در حوزه های علوم انسانی، جهت پاسخگویی بهتر به نیازهای روانی و فیزیکی او انجام می گردد، «روانشناسی محیطی» به عنوان تخصصی میان رشته ای و با هدف «مطالعه روانشناختی رفتار در ارتباط با محیط های فیزیکی» اهمیت خاصی یافت (رازجویان، ۱۳۷۵،ص ۸۹). در روانشناسی محیط، رفتار انسان تحت تأثیر عواملی چون عوامل فیزیکی محیط، داده های نمادین، داده های طراحی و روح فضا قرار داد (مرتضوی، ۱۳۶۷،ص۳۲).
به طور متقابل انسان نیز با رفتار خود که ناشی از جنبه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و شخصیتی است بر فضا تأثیر می گذارد و آن را در جهت ارضای نیازهای فیزیولوژیک و اجتماعی خود دگرگون کرده، فضا را سازماندهی می کند.«یونگ» (۱۹۹۰) در مورد سیستم های رفتاری معتقد است: «مردم به همان اندازه که محصول محیط اجتماعی هستند، ساخته محیط فیزیکی نیز بشمار می روند» (آلتمن، ۱۳۸۲،ص۲۰).
انسان با توجه به نیازها، ارزش ها و هدف های خود فضا را دگرگون می کند و بطور متقابل تحت تأثیر فضای دگرگون شده قرار می گیرد. تکنولوژی پیشرفته نیز موجب می شود تأثیر انسان بر فضا شدت و سرعت یابد. برخی اینگونه دگرگونی سریع فضا را مخرب و موجب اخلال در نظام اکولوژیک «انسان – فضا » می دانند و بر این نکته تأکید دارند که هر نوع دگرگونی اساسی و عمیق در فضای طبیعی، باید با توجه به تأثیر بلند مدت آن بر انسان و با پیش بینی نتایج مثبت و منفی آن انجام گیرد. برای نشان دادن تأثیر شرایط محیطی بر انسان به اختلالات رفتاری افراد و گروه هایی اشاره می شود که در شهرهای پر جمعیت سکونت دارند و از نظر سازگاری با شرایط محیط به ویژه با « فضای انسان ساخت» با مشکلات بسیاری رو به رو می شوند.