امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
39,200
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
98,000
14%
84,280
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب جستجوگران شمشیر عدالت

کتاب جستجوگران شمشیر عدالت نوشته داوود امیریان‌ توسط انتشارات عهد مانا منتشر شده است. جستجوگران شمشیر عدالت، داستان تخیلی تاریخی است که در سرزمین جینجات ها رخ می دهد. داستان یک شمشیر جادویی که به پادشاهی دادگر و عادل به نام شیداسپ تعلق داشت. این شمشیر با جواهرات زیبا و براق تزئین شده بود و تیغه‌ی برنده و تیز داشت. شمشیر هرزمان که به سمت یک فرد بیگناه نشانه می‌رفت در اوج درخشندگی بود و اگر به سوی فردی گناهکار گرفته می‌شد، رنگش تیره می‌گشت.

گزیده کتاب جستجوگران شمشیر عدالت

افریدو، جاخالی داد و بعد شمشیرش را با قدرت بر سر «آریاند» فرود آورد. آریاند شمشیرش را بالای سر گرفت. از برخورد دو شمشیر صدا بلند شد. افریدو زور زد. آریاند لبخند زد. قطره‌ای عرق از پیشانی افریدو سُر خورد و توی چشمش رفت. همان یک‌لحظه چشم بستن افریدو از سوزش عرق کافی بود تا آریاند با یک حرکت سریع افریدو را زمین بزند و نوک شمشیر را بر گلوی او بگذارد. آریاند خندید و گفت:

_ حال پسر سلحشور و مبارزم چه‌طور است؟

افریدو خندید.

- پدر مهربانم چه‌طور؟

و به کاردی که به پهلوی آریاند چسبانده بود اشاره کرد. آریاند با دیدن نوک کارد بر شکمش خنده‌اش بیشتر شد. دست افریدو را گرفت. او را بلند کرد.

- آفرین پسرم. خیلی پیشرفت کرده‌‌ای. حسابی فرز و چالاک شده‌ای.

افریدو دست پدر را بوسید و گفت:

_ با داشتن استادی چون شما باید هم چنین مبارزی بشوم.

آریاند با لذت به فرزند نوجوانش نگاه کرد. افریدو با آن‌که چهارده‌بهار پشت سر گذاشته بود، اما به‌خاطر بدن ورزیده و قوی‌اش به جوانان هیجده‌ساله می‌ماند. گر چه خود آریاند که چهل‌وپنج سالش بود دست‌کمی از جوانان نداشت. هر دو به سوی خانه راه افتادند. آریاند با گلایه گفت:

_ کاش برادرت «آیریک» هم مثل تو به ورزش و تمرین سوارکاری و شمشیرزنی علاقه داشت.

- آیریک علاقه‌ی چندانی به این‌کارها ندارد. او عاشق معما و داستان‌گویی است.

- بگو عاشق تن‌پروری و کلاه‌گذاشتن سر بچه‌های هم‌سن‌وسالش است!

صفحات کتاب :
168
کنگره :
PIR7953‭‬ ‭/م965‏‫‭ج5 1397
دیویی :
[ج]8‮‮ف‬ا‬3/62
کتابشناسی ملی :
5133879
شابک :
978-622-6084-01-7‬‬‬
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه جستجوگران شمشیر عدالت