قصه ی دوستی داستان قافیه دار به قلم قدمعلی سرامی برای کودکان بالای هفت سال توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
قصه ی دوستی داستان پیرزنی است که یک گربه به خانه اش میآید و با تنها بزش دوست می شود. گربه خیلی شکمو است و آخر سر همین شکمو بودن دمش را از دست می دهد.
توی یک ده کوچک، توی یک اتاق کاهگلی پیرزنی زندگی می کرد.
پیرزن تنهای تنها بود، هیچکس را نداشت. شوهرش ده سال پیش مرده بود. آرزو داشت کسی او را مادر صدا کند. دلش میخواست پسر یا دختری داشته باشد؛ اما نداشت.
مردم ده می گفتند اجاقش کوور است، مثل اتاقش است که در و پنجره ندارد؛ یعنی نه پسر دارد، نه دختر. آخر، دهنشین ها فرزند را مایهی روشنی زندگی پدر و مادر میدانند.
پیرزن سالها بود که به این زندگی ساکت و بیسر و صدا عادت کرده بود.
ده سال پیش وقتی شوهرش مرد و او را تنها گذاشت، تنهایی برایش خیلی سخت بود؛ اما حالا دیگر همه چیز را فراموش کرده بود، تنها گاهی وقتها که به یاد شوهرش میافتاد، دلش میگرفت و گریه میکرد. پیرزن از مال دنیا تنها یک بز داشت؛ یک بز شیرده لاغر؛ اما کسی را نداشت برود برای بزش علف بچیند. خوراک بز، برگ بود؛ چه برگ درخت، چه برگ کاغذ.