باورهای نوین بر این پایه استوار است که خواب شدیدا به روانشناسی شخصی، خلقیات و الگوهای رفتاری غالب فرد مرتبط است. این عقیده از تحقیقات پیشگامانه ی کارل یونگ، روانپزشک سوییسی منشا گرفته است که طبق آن ها معتقد بود خواب و رویا، ناخودآگاهی است که واضحا زندگی یافته. هال در این کتاب مشکلات بالینی تکرارشونده را برجسته کرده، مثالها و دلایلی آورده است که چرا برخی تفسیرهای خاص ارجح هستند و در بیشتر موارد نشان داده است که چطور این تفاسیر به تغییرات بالینی مرتبط است.
در این کتاب منابع مفیدی در زمینه روانشناسی خواب و رویا معرفی شدهاند.
مار به شکل های بسیار مختلفی در خواب ها ظاهر می شود که نشان دهنده معانی بسیار متنوع کهن الگویی است که می توانند یک تصویر حمل شوند. البته مار می تواند معنای تناسلی داشته باشد (یا حتی به آلت تناسلی مردانه اشاره کند)، اما این تنها بخشی از معنای نمادین آن است. یونگ اعتقاد داشت که مار گاهی می تواند نشان دهنده سیستم عصبی خودمختار باشد، مفهوم جالبی در تحقیقات اخیر روی مغز که قسمت مرکزی ساقه مغز انسان را به عنوان مغز خزنده می شناسد ( در مقابل مغز پستاندار که تکامل یافته بوده و تنها کورتکس مغز رشد یافته انسان یافت می شود). اغلب مار فقط نشانه انرژی غریزی است، به ویژه زمانی که در تعداد زیاد دیده می شود، مانند خوابی که پیشتر توضیح دادم که مارها اطراف پیاده روی دانشگاه پیچ و تاب می خوردند اما در واقع در محل عبور مردم نبودند و خطری ایجاد نمی کردند. مار می تواند به خرد ارتباط داشته باشد و شفا (مانند اسقلبیوس، نماد پزشکان) یا به زهر و خطر؛ به اثبات خود (مانند فرقه هایی که با مارها کار می کنند)، یا حتی تصویر اولیه از یک ارزش بزرگتر - همان طور که در انجیل عهد قدیم مار در جنگل تصویری اولیه از مسیح بود...