«قصههای مرغک» مجموعهای از کتابهاست که بازی، سرگرمی، و تصویر را با متن همراه میکند تا به بالا رفتن تواناییهای متنوع کودکان کمک کند. (کمک میکند تا دنیای پیرامونشان را بهتر حس کنند و بشناسند، با کنجکاوی به دنیا بنگرند و حساس و جستوجوگر بار بیایند. ذهنشان پرورش پیدا کند و نیروی اندیشه در آنها رشد کند.)
«داستانهای پَپوچی» مجموعهای 5 جلدی است، «آش بلوط»، «غصهی پپوچی»، «یک عالم مداد رنگی»، «آینه» و «درخت شکلات» عنوان کتابهای این مجموعه است. نویسنده و تصویرگر «داستانهای پپوچی» برای هر یک از این کتابهای تصویری، یک شخصیت خاص طراحی کرده که این شخصیت در تمام داستانهای آن حضور دارد. «داستانهای پپوچی» یکی دیگر از قصههای تخیلی حیوانات است که در بستهبندی جدید و زیبا، مفاهیم ارزشمندی مثل ارتباط و دوستی است و جزو مجموعۀ «کتابهای مرغک» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهحساب میآید.
کتاب مصور غصهی پپوچی، جلد دوم از مجموعه «داستانهای پپوچی» است که با زبانی ساده و روان برای گروه های سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان غصهی پپوچی، یک روز روباه به پپوچی میگوید چرا اینقدر پوزهات بزرگ است و او را مسخره میکند. پپوچی از این حرف ناراحت شده و پیش بهترین دوستش میرود و آرزو میکند کاش پوزهاش کوتاه بود تا او را مسخره نمیکردند...
پپوچی خیلی ناراحت شد. بدو بدو پیش زَزو رفت. همه چیز را برایش تعریف کرد و گفت: «کاش پوزهام کوتاه بودم، مثل پوزهی تو!» پپوچی زد زیر گریه. زَزو او را بوسید و گفت: «پوزهات همینطوری خوب است، پپوچی» ولی پپوچی ساکت نشد.