کتاب خداحافظ عمو میر نوشته حمید نواییلواسانی و در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. خداحافظ عمومیر، داستانی دربارۀ ایستگاه فضایی به نام میر، اولین پژوهشگاه ساخت بشر است که سالها در مدار بوده و از تجهیزات مخابراتی و آزمایشگاهی نگهداری کرده است.
این ایستگاه فضایی که عمو میر نامگرفته است، بااینکه قدیمی و قطعاتش فرسوده شده دوست دارد همچنان سالها دور زمین بچرخد و در خدمت دانشمندان و فضانوردان باشد. یک روز فضاپیمای غولپیکری آمد و مهندسان فضانورد از آن بیرون آمدند و درست مثل روزهای اول عمومیر، مشغول اتصال قطعات شدند. عمومیر متوجه شد که ایستگاه غولپیکر، بینالمللی و جوان در حال ساخت است و قرار است جای او را بگیرد به همین دلیل بیاندازه ناراحت شد.
آن روز عمو میر کارهای زیادی داشت که باید انجام میداد. ارسال نتایج تحقیقات زیستشناسی، فیزیک، ستارهشناسی و هواشناسی به زمین و آمادهکردن نمونههای آزمایشگاهی برای انتقال به فضاپیمایی که در روزهای آینده از راه میرسید.
همین که خورشید برای دقایقی پشت زمین قرار گرفت و همهجا تاریک شد، یکدفعه یک شی نورانی دید که از سمت زمین به او نزدیک میشد. عمومیر با نگرانی خبر نزدیکشدن آن شی نورانی را اول به فضانوردان داخل ایستگاه و بعد به پایگاه زمینی اطلاع داد، اما کسی جوابش را نداد.