کتاب ترنم دل اثر سیمین حیدریان مملو از اشعار زیبا و عاشقانه است. عشق به خدا، طبیعت، خلقت، زمین و ... در ترنم دل موج می زند.
گذشتن از کنار زیبایی ها بی انصافی بزرگی ست ، بی انصافی به خود ، به جهان هستی ، به هر چه نامش زندگی ست .
باید طلوع خورشید را ستود ،به ابهت غروب ها احترام گذاشت ، کنار دریا نشست و به گفتگوهای آسمانی موجها گوش داد ، هر سبزه که می روید ، هر غنچه که می شکفد ، هر درختی که جوانه می زند ، نوید زندگی دارد و جای بسی شکر .
سیمین حیدریان متولد اسفند 1348 از خطه سرسبز شمال، کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر و کارمند .....
به گفته خودش نوشتن را ، سرودن را دیر شروع کرده است خیلی دیر. به اقتضای تحصیل و شغل بعداز سالها کلنجار رفتن با صفر و یک و دنیای زمخت سخت افزار ها و نرم افزار ها، و فراقت از دوندگی های زندگی ، از سال 1397 و برای رفع این زمختی ها به خیال پناه برد، به رویا ، به کلمات ، به کتاب ، به خواندن و نوشتن، کم کم نوشته هایش رنگ شعر گرفت، گزیده ای از آن اشعار پیش روی شماست. خانم حیدریان درباره خودش چنین می گوید: من شاعر نیستم ، شاعر به دنیا نیامده ام و ادعای شاعری هم ندارم ، حتی آرزوی شاعر شدن هم نداشتهام ، آرزوی نوشتن چرا ، از همان سالهای دبیرستان که با کتابهای خواهران برونته انس گرفتم ، در "ابله" داستایوفسکی غرق شدم ، عاشق نوشتن بودم ، اگرچه با شعر هم بیگانه نبودم ، در برنامه های مشاعره همیشه حرف اول را میزدم، اما آرزویم بیشتر نوشتن بود تا سرودن ، و البته هنوز هم در اندیشه نوشتن هستم ، و در وبلاگم، هرروز مینویسم اما تقدیر چنین شد که اولین کتابهایم کتاب شعر باشند .شعر های از جنس خیال .....
"از هرچه بگذرم سخن تو " رساتر است
دیدار هر نشانه ی تو با صفاتر است
از هرچه غیر توست چه آسان گذر کنم
جز تو تمام هرچه که باشد فناتر است
زیبایی جهان تو مستم کند مدام
زیبا تر از تو هرچه ببینم خطاتر است.....