0.0از 0

تاوان گناه

رمان
دسته بندی
شفیقه فاتح
نویسنده
رایگان
خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب تاوان گناه

    کتاب تاوان گناه نوشته شفیقه فاتح است که توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است. این کتاب در قالب رمان است.

    این کتاب داستان هومن، سیما، پریچهر و منوچهر است. منوچهر پنهانی به سیما علاقه‌مند بوده است و از طرفی می‌بیند که او به هومن علاقه دارد و هومن که مرد جذاب اما غیرقابل اعتمادی است توانسته است به سیما نزدیک شود. او سعی می‌کند به سیما نشان دهد او را دوست دارد اما سیما تمام توجهش به هومن است. پریچهر که خواهر منوچهر است به هومن علاقه دارد اما نمی‌تواند در وجودش تشخیص دهد تا چه حد این احساس واقعی‌ است.

    گزیده کتاب تاوان گناه

    چشمانش بسته بود و آنچه را که دور و برش می گذشت نمی توانست به خوبی تشخیص دهد. نوازش محبت آمیز دستی را بر روی پیشانی و موهایش حس می کرد و لذت می برد.

    خم شدن شبحی را بر صورتش حس می کرد. گویا لبخند می زد و او را به نام صدا می کرد ولی نمی توانست صدا را تشخیص دهد. صدای گریه ضعیفی به گوش می رسید که با تمنا از او خواهش می کرد که حرف بزند و صدای مردانه ای که به او دلداری می داد و او را دعوت به صبر و شکیبایی می کرد. صدای ظریف زنانه ای که با عتاب می گفت: «تقصیر تو بود. تقصیر شما بود. شماها که آن قدر بی رحمید و شماها که جز افکار و خواسته های خود، هیچ کس را درک نمی کنید و ناگهان زد زیر گریه.»

    می خواست چشم هایش را باز کند و به خود فشار می آورد تا حداقل تشخیص دهد که در کجاست و این اشباح که دوروبر او را گرفته اند و هرکدام به شیوه ای با هم و با او برخورد می کنند چه کسانی هستند؟ به خود فشار می آورد تا ببیند در این لحظه چه می خواهد، ولی انگار از تمام خواسته های انسانی تهی شده و تبدیل به هیچ شده بود. سیما کلیدو توی قفل چرخاند و وارد خانه شد. از امروز صبح که خانه را ترک کرده و در بیمارستان بالای سر شوهرش رفته بود، نخوابیده و بیدار مانده بود. خیلی خسته بود.

    پریچهر خواهرشوهرش آمده و با هزار خواهش و تمنا، او را برای استراحت به خانه فرستاده بود. افکار در هم و مشوش روح و جسمش را آزار می داد. روسری شو باز کرد. زنگ ساعت را روی چهار، تنظیم کرد و با همان مانتو روی تخت وِلو شد.