نظر شما چیست؟

 معرفی کتاب سرنوشت بی پایان

کتاب سرنوشت بی پایان نوشته جناب آقای اسدالله براتی سنقرآبادی منتشر شده در نشر متخصصان است.داستانی از دل تاریکی و درد رنج. داستان مردی که از کودکی تا الان روز خوش ندید و همیشه در عذاب و سختی زندگی کرد. داستانی پر از درد و سختی و عاشقی که در حسرت عشق کودکی اش ماند.

داستانی پراز حسرت پراز نفرت داستانی مردی که هر وقت خواست با خوشی و امید زندگی کنه همه چی خراب میشد و ناامید میشد داستانی مردی که کودکی اش با کینه نفرت انتقام شروع شد.داستانی مردی که در کودکی اش 12 الا 13سال در خیابان ها و در سرما و گرما زندگی کرد و در کودکی بجای بازی کردن با بقیه بچه‌ها زیر دست زن عموش کتک می‌خورد و عذاب می‌کشید.

بخشی از کتاب سرنوشت بی پایان

وقتی داشتم می خوردم، خیلی تلخ و بدمزه بود، داشت حالم بهم می خورد، اما از ترس اینکه سارا منو کتک نزنه، به زور خوردم. سارا توی آفتاب حیاط نشسته بود، داشت موهای دخترش سحر رو شونه می زد، من هم داشتم حیاط رو جارو می زدم. نیم ساعت نشد حالم بد شد، کلی بالا آوردم. سارا گفت: چی شد؟ گفتم، اون داروها رو که خوردم، این جوری شدم. گفت: نه از داروها نیست. اصغر خورد، چیزی نشد. خیلی حالم بد بود، آب دهنم خشک شده بود. با خودم گفتم، نکنه یه چیزی داده که من یه کاری بشم یا چیزی بهم داده که از بین برم. حیاط رو که جارو زدم، آشغال ها و خاک ها رو بردم بریزم توی زمین که کنار خونه بود. سریع فرار کردم، گفتم، چیکار کنم، کجا برم؟ از روستا رفتم بیرون، از پنج تا روستا به جز روستای خودمان گذشتم، همهش از توی بیابان می رفتم. گفتم، اگر از توی جاده برم، ممکنه مردم روستای ما منو ببینند و به زور به سنقرآباد؛ یعنی روستای خودمان برگردونند. توی راه خیلی حالم بد شد، چندبار بالا آوردم.

چیزی هم نخورده بودم، شکمم خالی بود. وقتی حالم بد می شد، می خواستم بالا بیارم، کلی اذیت می شدم؛ چون شکمم خالی بود، چیزی برای پس دادن نداشت. به روستای قلعه نو رسیدم. یک آقایی دید حالم خرابه، گفت: چی شده، خوب نیستی؟ از این روستا که نیستی؟ گفتم، نه از سنقرآباد هستم. گفت: گم شدی؟ گفتم، حالم خوب نیست. گفت: پدر و مادرت کجا هستن؟ من حال حرف زدن نداشتم، اون آقا منو برد یک جایی نمیدونم پایگاه بسیج بود یا پایگاه سپاه.

صفحات کتاب :
236
کنگره :
‏‫‭PIR۸۳۳۵‬‬
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۳/۶۲‬‬
کتابشناسی ملی :
9663757
شابک :
9786223902260
سال نشر :
1403

کتاب های مشابه سرنوشت بی پایان