نشریه نورالهدی کودک شماره (38) به سردبیری سید مهدی موسوی مقدم توسط انتشارات زائر رضوی منتشر شده است.
سحر لباس های مینو عروسکش را تنش کرد. موهایش را شانه زد. چادر و روسری اش را هم سرش کرد، حالا مینو آماده بود تا به حرم برود. سحر رفت سراغ چمدان بزرگ لباس هایشان. لباس های تمیز و چادر نماز گل گلی اش را برداشت و خودش هم آماده شد. بعد رفت سراغ مامان.مامان روی تخت دراز کشیده بود.سحر گفت: "مامان، من حاضرم.بریم حرم"
مامان گفت:"عزیزم، باید کمی صبر کنی تا عزیزجون از حموم بیاد." سحر با تعجب شانه هایش را بالا انداخت."من و عزیز که دیروز قبل از راه افتادن از خونه، رفتیم حموم. تازه! عزیز که خیلی بیشتر از من دلش میخواست زودتر بره زیارت. الان رفته حموم؟!"