در نورالهدی کودک شماره (17) می خوانیم:
سلام به این ماه قشنگ
روزهای به یادماندنی
بخوان ای محمد!
آفتابی در حرا (شعر)
قایق بادبانی
به قانون احترام بگذار
خرچنگ و مرغ ماهی خوار
خانه ی امام(ره)
تودیگر نیستی (شعر)
نمایشگاه نقاشی
آیا می دانید؟
نامه های شما
لطیفه
باغ مطالعه
رنگارنگ با یک رنگ ...
در نزدیکی شهر مکه، غاری است که آن را می نامند. محمد بن عبدالله(ص) آشنای این غار تنها بود و بیشتر اوقات فراغت، به آنجا می رفت و ساعت ها درون غار می نشست و با نگاه به هستی، به عظمت و بزرگی آفریدگار آن فکر می کرد، به راز و نیاز با خدای خود می پرداخت و پروردگار یگانه را پرستش می کرد. در آن روزگار همه ی مردم قریش، بت می پرستیدند و از بت ها حاجت می طلبیدند؛ بت هایی را که خودشان از سنگ و چوب و آهن و طلا و حتی خرما ساخته بودند!