کتاب یک هفته پر از شنبه رمانی نوشته پاول مآر است که با ترجمه مهدی شهشهانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
یک هفته پر از شنبه داستان جذاب و خندهدار شخصیتی به نام «آقای تاشنبیر» را در یک هفته روایت کرده و ادامه آن را در کتاب دیگری با عنوان «بازگشت زامس در روز شنبه» آورده است. بر اساس این داستان، آقای تاشن بیر یک انسان ترسوست که شدیداً از خانم صاحبخانه «کلمقرمز» میترسد، از رئیس خود حساب میبرد و اصولاً در برابر افرادی که به او بد و بیراه میگویند و با او آمرانه برخورد میکنند کوتاه میآید… تا اینکه در یک روز شنبه، یک زامس سر راه او قرار میگیرد و تصمیم به ماندن نزد او میگیرد. کسی چه میداند شاید به لطف وجود زامس و خالهای آبی روی صورتش، در نهایت از آقای تاشنبیر ترسو و خجالتی، انسانی متکیبهنفس و بااراده ساخته شد...
صبح روز شنبه بود. آقای تاشنبیر در اتاق نشسته بود و انتظار میکشید. انتظار چی را میکشید؟ خود آقای تاشنبیر هم دقیقاً نمیدانست، پس چرا انتظار میکشید؟ باید از قبلتر توضیح بدهیم و از یکشنبه شروع کنیم در آن روز یکشنبه، آفتاب میدرخشید. اغلب همینطور بود.
روز دوشنبه در اتاق را زدند. خانم کلمقرمز بود سرش را از لای در داخل کرد و گفت: «یک آقا آمده است و با شما کار دارد، آقای فلاشنبیر امیدوارم این جا سیگار نکشد، چون پرده را سیاه میکند. امیدوارم لب تخت هم ننشیند، اصلا ًمعلوم هست شما برای چه فقط یک صندلی دارید؟