کتاب آلبوم دردسر داستان زندگی پیرمردی است به نام قادر که همه او را کربلایی صدا میزنند. کربلایی یک دختر و یک پسر دارد. دخترش انسی در شهر به همراه دوقلوهایش رسول و مرتضی و همسرش ناصر زندگی میکند. پسرش هم پس از ازدواج به بوشهر مهاجرت کرده است تا بین همسر و پدرش بیشتر از این دعوا نشود. هرچند همه در روستا کربلایی را میشناسند و سبب خیر میدانندش، ولی کسی از گذشتهی او خبری ندارد حتی فرزندانش. کسی هم نمیداند چطور سر از این روستا درآورده است. تنها کسی که از گذشتهی کربلایی خبر داشت، همسرش معصومه بود که فوت کرده است و تنها چیزی که از گذشتهی خجالتآورش برایش باقی مانده بود، آلبوم عکسی است که با دیدنش تلاش میکند آدم بهتری باشد. ولی یک روز اتفاقی که نباید بیفتد، میافتد! آلبوم عکس دزدیده شده، روزهای تلخ کربلایی شروع میشود...