کتاب عماد و کاروان غول ها، برداشتی آزادانه و کودکانه از روایتی درباره کودکی امام جواد (ع) است. داستان دربارهی پسربچهای است که در محلهای از محله های مدینه زندگی میکند، اسمش عماد است ولی هم سن و سال هایش به هر اسم مسخرهای صدایش میزنند غیر از عماد. در بین بچهها اما یک نفر با او مهربان است. یک روز در ماه، کاروان غولها به محلهی عماد میآیند و همه را وحشت زده میکنند تنها پسر بچهی مهربان است که از آنها ترسی ندارد و غول بزرگ را به زانو در میآورد.