تنهایی بی وقفه بر من می بارد
همه جا آرام و گنگ است
به نظر میرسد همه جا
اسراری پنهان است و گویی
انعکاس آن ها در من بوده که
اراده ی من در آ نها بی اثر است
از حقیقت می هراسم
در اعماق قلبم شعله هایی
سوزان زبانه می کشد، فرشته ای
نیز از افق به سویم بال میگشاید
که امیدواری در چشمان او موج میزند
معبدم را خراب نکن
آهنگ جدایی را انتخاب نکن
نگو عشق برایم ممنوع است
زیرا قصد دارم احساسم را به حرکت دارم
می دانم دو قلب به یکدیگر نیاز دارند