کتاب هوش هیجانی، اعتماد و تعلق سازمانی نوشته مرضیه قدیمی است و انتشارات نظری این کتاب را روانه بازار کرده است.
پژوهش های جدید روانشناسی نشان داده است که هوش شناختی دیگر نمیتواند پیشبینی کننده خوبی برای موفقیت در کار و زندگی باشد. آنگونه که دانیل گلمن میگوید: هوش شناختی در بهترین شرایط تنها 20% از موقعیتها را شامل میشود و 80% از موقعیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیتها در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی را تشکیل میدهند. همچنین به منظور اینکه مدیران سازمانهای دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیتهای محوله خود بپردازند، بایستی کارکنان این احساس را داشته باشند که مدیرانشان قابل اعتمادند. اعتماد بین مدیریت و کارکنان بر کیفیت مدیریت دولتی تاثیر زیادی خواهد داشت. بنابراین افول اعتماد در سازمانهای دولتی، یکی از مسائلی است که باعث ایجاد کارکنانی بیانگیزه و بیتفاوت میشود و اجرای کند برنامهها را سبب میگردد. فرهنگ نیز بر روی عمل و عکسالعملهای افراد در محیطهای مختلف تأثیر قوی و شایانی دارد. بنابراین در محیطهای با انواع خرده فرهنگها بروز تعارض امری طبیعی میباشد، و در این شرایط افراد نیازمند یادگیری پذیرش فرهنگهای مختلف و احترام عملی به آنها بر پایه هوش هیجانی معطوف به حفظ کرامت انسانها میباشند. کتاب کتاب هوش هیجانی، اعتماد و تعلق سازمانی با هدف تعیین رابطه میان هوش هیجانی و اعتماد سازمانی به نگارش درآمده است.
اعتماد به معنی داشتن اطمینان به نیات و اعمال دیگران است و عاملی کلیدی در روابط متقابل بهشمار میرود. اعتماد به سازمان، در دستیابی به اهداف آن نقش مهمی دارد. آزبرن بیان میکند، پیچیدگی و نداشتن اطمینان ذاتی در ماهیت کسبوکار امروزی و حجم همکاریهای متقابل، اثربخشی روابط کاری را پیچیده کرده است. تحت شرایط پیچیدگی و عدمقطعیت، تنها هنگامی حفظ همکاریهای اثربخش امکانپذیر خواهد بود که ارتباطات روشن باشند و این اتفاق زمانی صورت میپذیرید که اعتماد و اطمینان متقابل به وجود آید.