کتاب هرمان به نویسندگی لارس سابی کریستنسن و ترجمه شقایق قندهاری از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است.
هرمان ۱۱ ساله یک پسر معمولی است. با بقیهی پسرها تفاوت زیادی ندارد، تا اینکه یک روز وقتی از خواب بیدار میشود میفهمد که موهایش دارد میریزد؛ یعنی همهی موهایش. هرمان که پسر حساس، زیرک و بامزهای است، پس از مدتی میفهمد که در مدرسه همه دلشان برای او میسوزد و همین قضیه به شدت آزارش میدهد. او با پدربزرگش که سالهاست روی تخت افتاده است، رابطه بسیار خوبی دارد و حرفهای جدی و جالبی بینشان رد و بدل میشود؛ اما با مرگ پدربزرگ، هرمان تازه متوجه میشود که چیزهایی مهمتر از ریزش مو هم وجود دارد و برخی از چیزهایی که از دست میرود، دیگر برنمیگردد...
لارس سابی کریستنسن نویسنده نروژی/ دانمارکی و متولد ۱۹۵۳ است. او دانش آموخته ادبیات و تاریخ هنر در دانشگاه نروژ است. او شعرها و نمایشنامههای متعددی سروده و حتی چندین فیلمنامه نیز منتشر کرده است، اما بیشتر به عنوان رماننویس شناخته میشود. او در ۲۴ اکتبر ۲۰۰۶، به عنوان فرمانده سلطنتی نروژی سنت اولاو منصوب و در آوریل ۲۰۰۸ از سوی دولت فرانسه به عنوان Chevalier dans L’ordre des Arts et Lettres (شوالیه نظم هنر و ادبیات) شناخته شد. در سال ۲۰۱۸ به دلیل مشارکت در فرهنگ نروژ به او جایزه افتخاری آماندا اهدا شد. او همچنین عضو آکادمی زبان و ادبیات نروژ است. لارس سابی کریستنسن کتاب «هرمان» را در سال ۱۹۸۸ نوشت و این کتاب در همان سال برندهی جایزهی منتقدین نروژ در بخش ادبیات شد.
هرمان همان موقع متوجه میشود که یک نفر او را میپاید، کسی که پشت یکی از مجسمهها ایستاده است. فقط بخشی از کیف مدرسهی صورتی را میبیند، همان بخشی که بیرون زده است. هرمان بدون حرکت سر جایش میایستد. برگ مزهی خوبی ندارد، ولی او خوردن چیزهای بدتری را هم تجربه کرده است، مثل لایهی سفت روی پودینگ شکلات یا لایهی روی شیر و همینطور مارماهیهایی که پدرش از اسکله میگیرد. ناگهان کیف مدرسه ناپدید میشود، ولی او میداند هنوز یک نفر پشت مجسمهی بانوی درشت هیکلی که دست کم شانزده بچه از موهایش آویزان هستند، ایستاده است.
هرمان که آنجا ایستاده و نمیداند چه کار کند، برگ را قورت میدهد. وقتی فکر میکند که این برگ درست تا همین چند دقیقه پیش از درخت عظیمی آویزان بود و الآن درست وسط معده اش است، خیلی تعجب میکند. شاید امشب سر شام بتواند از زیر خوردن سبزیجات غذایش در برود...